عنایت به شعر و شاعران

حوزۀ شعر و ادبیات با تاریخ ایران عجین است و مفاهیم معرفتی و حِکمی‌ نهفته در قرآن عظیم، یکی از نافذترین و معتبرترین منابع عظیم فکری و فرهنگی در شعر و ادب فارسی است. ازاین‌رو، شعر به‌‌تنهایی کتاب معرفت و شناخت است و اسرار و کلیدهای درک فهم جهان در لابه‌لای سطور ابیات و مضامین آن نهفته است.
رویکرد دین مبین اسلام به شعر و شاعری بر اساس اهداف، جهت‌‌گیری‌‌ها و نتایج آن است. درواقع، اسلام شعر را ابزاری برای نیل به هدف می‌داند و معیار ارزیابی آن، هدفی است که شعر در راه آن به‌کار گرفته می‌شود؛ گرچه با کمال تأسف در طول تاریخ ادبیات ملل و نحل جهان، از این ذوق لطیف الهی سوءاستفاده‌هایی نیز شده و موجبات گمراهی را فراهم کرده است که برای نمونه می‌‌توان از جایگاه شعر در دوران انحطاط فکری و اخلاقی قوم عرب در عصر جاهلیت یاد کرد. با وجود این، نمی‌توان این حقیقت را انکار کرد که اشعار سازنده و هدف‌‌دار در طول تاریخ، حماسه‌‌های فراوانی آفریده است و گاه قوم و ملتی را در برابر دشمنان خونخوار و ستمگر آنچنان بسیج کرده که بی‌‌پروا به صف دشمن زده و بر او فایق آمده‌اند.
در دوران آغازین انقلاب اسلامی که احساسات پاک و بی‌شائبۀ مردم ایران در دفاع از ارزش‌‌های انسانی و اسلامی نمودار گردید، شاهد بودیم که اشعار موزون و شعارهایی که در قالب شعر ریخته می‌شد، چه شور و هیجان و جنبشی می‌‌آفرید و چگونه خون‌‌ها را در رگ‌‌ها به‌جوش می‌‌آورد و صفوف انسان‌ها را به‌ خروش وامی‌‌داشت و چگونه این اشعار کوتاه و ساده اما حماسی و هیجان‌‌انگیز، لرزه بر اندام دشمن می‌‌انداخت و پایه‌‌‌های کاخشان را متزلزل می‌‌ساخت.
در باب اهمیت شعر، کافی است بدانیم که یکی از سوره‌های قرآن (الشعراء)، به‌نام شعر و شاعری است و در آن تنبیهات و تذکارهایی از سوی خداوند علیم در این‌باره بیان شده است:
﴿إِلاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثيراً وَ انْتَصَرُوا مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا وَ سَيَعْلَمُ الَّذينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُون﴾
«مگر كسانى (از آن‌ها) كه ايمان آورده و عمل‏هاى شايسته نموده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آن‌كه ستم ديده‏اند (اشعارى بر ضد پيامبر و اسلام شنيدند، به‌وسيلة اشعارى در ردّ آن‌ها) انتقام گرفته ‏اند، و به‌زودى كسانى كه ظلم كردند خواهند دانست كه به كدامين بازگشتگاه بازمى ‏گردند»
(شعراء، آیة ۲۲۷)
پیش از ظهور اسلام، اقوام عرب برای شعر اهمیتی خاص قائل بودند و اشعار عاشقانه و ادبی و حماسی زیادی می‌سرودند؛ اما محتوا و مفهوم این اشعار، اغلب، پوچ و مربوط به ظواهر دنیا و دربارۀ دلاوری‌‌های جنگی بود. با ظهور اسلام، اشعار عرب جان تازه‌‌ای گرفت و به‌‌سوی معنویت و پند یا مدح اولیای خدا متمایل شد؛ به‌گونه‌‌ای که در زمان رسول خدا(ص) شعرای زیادی پرورش یافتند که شعرهای آن‌ها مورد تائید پیامبر(ص) بود. برای مثال، علاءبن‌حضرمی ‌شعری دربارۀ عفو و اغماض در محضر حضرت خواند و پیامبر(ص) فرمودند: «برخی از شعرها حکمت است و بعضی سحرآمیز. شعر تو هم خوب است؛ اما کتاب خدا از آن بهتر می‌‌فرماید:
«ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»
(المحاسن، ج ‏1، ص 257)
شعرایی که برای رسول خدا(ص) و در مدح او و رسالت الهی‌‌اش شعر سروده‌‌اند، فراوان‌اند؛ کسانی چون کعب‌ بن ‌مالک، عبدالله ‌بن ‌رواحه، حسان ‌بن ‌ثابت، نابغه ‌بن ‌جعدی، کعب ‌بن ‌زهیر، قیس‌ بن ‌صرمه، عباس ‌بن ‌مرداس، طفیل غنوی، مالک ‌بن ‌عوف، ابودهبل جمحی، بحیر ‌بن ابی سلمی‌ و دیگران که اشعار آن‌ها در تاریخ ثبت و ضبط است. سرودن شعر از منظر سیرۀ نبوی و مشی علوی، نه‌تنها اشکالی ندارد، بلکه مورد تأیید رسول خدا(ص) و ائمۀ اطهار(ع) هم بوده است؛ لذا حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمود:
«هرکس شعری دربارة ما بگوید، خداوند خانه‌‌ای در بهشت برایش بنا می‌کند و هرکس برای ما شعری بگوید، روح‌القدس (جبرئیل امین) او را تأیید می‌‌کند»
(عيون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 1)
حضرت امام‌ رضا(ع) نیز فرمود:
«هر مؤمنی دربارة اهل‌بیت شعری بسراید، خداوند برای او شهری به اندازۀ هفت ‌برابر دنیا در بهشت بنا می‌کند»
(عيون أخبار الرضا(ع)، ج 1، ص 7)
 تصويری از حاشيه نویسى كتاب های چاپ سنگى موجود در كتابخانه مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج سیدفضل اللَّه رضازاده
 تصويری از حاشيه نویسى كتاب های چاپ سنگى موجود در كتابخانه مرحوم حجت الاسلام والمسلمين حاج سیدفضل اللَّه رضازاده
جالب آن‌که از خود ائمه اشعار زیادی که سراسر حکمت و پند و اندرز است، در تاریخ ثبت شده و به یادگار مانده است. اشعار امیرالمؤمنین(ع) در دیوان منسوب به او نیز بسیار ارزشمند و معروف است. از امام ‌حسین(ع) و امام ‌رضا(ع) نیز شعرهای حکمت‌آمیزی در تاریخ ثبت شده است.
همان‌گونه‌ که در حدیث معروفی از پیامبر گرامی ‌اسلام(ص) نقل شده است:
«إِنَ‏ مِنَ‏ الشِّعْرِ لَحُكْماً وَ إِنَّ مِنَ الْبَيَانِ لَسِحْراً»
«بعضی از اشعار حکمت است و پاره‌‌ای از سخنان سحر»
(صدوق، الأمالي، ص 619)
گاه اشعار غوغایی به‌پا می‌‌کند و موجبات حرکت‌‌های عظیم و تحولات اجتماعی و میل انسان به سمت حق و فضیلت می‌‌شود. گاه کلمات موزون شاعرانه، برندگی شمشیر و نفوذ تیر را در قلب دشمن دارد؛ چنان‌که در حدیثی از پیامبر گرامی ‌اسلام(ص) بیان شده است که:
«وَ الَّذِی نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِه، فَکَأنَّها تَرضهونهم بِالنبل»
«به آن کسی ‌که جان محمد در دست قدرت اوست، با این اشعار گویی تیرهایی به‌‌سوی آن‌ها پرتاب می‌کنید»
(احمد بن حنبل، مسند، ج ۳، ص ۴۶۰)
کعب‌ بن ‌مالک، شاعر با ایمانی بود که در تقویت اسلام شعر می‌‌سرود. بیت زیر از اوست:
(1) لَمَّ الإلَهُ بِهِ شَعثاً وَرَمَّ بِهِ                                 (2) أُمُورَ أُمَّتِهِ وَالأَمرُ مُنتَشِرُ
«خداوند به‌واسطۀ او گرد آورد نوری را که آن روز کارهای امتش را بزرگ جلوه داد و این فرمان، جهانی شد.»
(کعب بن مالک، تاج العروس من جواهر القاموس‏، ج 3)
مرحوم حاج اكبر دیانى دردشتى و مرحوم محمدجواد اخوان خرازیان جد و حاجيه خانم ملوک دیانى دردشتى مادر و حاج سیدعلى رضازاده، برادر
مرحوم حاج اكبر دیانى دردشتى و مرحوم محمدجواد اخوان خرازیان جد و حاجيه خانم ملوک دیانى دردشتى مادر و حاج سیدعلى رضازاده، برادر 
کعب، روزی از پیامبر گرامی ‌اسلام(ص) دربارۀ اشعارش استفسار ‌‌کرد. پیامبر ‌‌فرمود:
«اِنَّ‌ الْمُوْمِنَ یُجاهِدَ بِسَیْفِهِ وَ لِسانِهِ»
«مؤمن با شمشیر و زبانش در راه خدا جهاد می‌‌کند»
(نهج الفصاحه، ص 320)
عبدالله ‌بن ‌رواحه از نقبای دوازده‌‌گانه که در بیشتر غزوات با پیامبر حضور داشت، در وصف و نعت پیامبر اسلام(ص) چنین سروده است:
(1) أنت النبي و من يحرم شفاعته                      ‌‌ (2) يوم الحساب فقد أزرى به‌القدر
(3) فثبت الله ما آتاك من حسن                           (4) تثبيت موسى و نصرا‌‌كالذي نصروا
(ابن‌اثیر، اسدالغابه، ج ۲)
حسّان ‌بن ‌ثابت از رسول مکرّم اسلام(ص) اجازه خواست شعری را که دربارة مولای متقیان سروده، بخواند. پیامبر(ص) در پاسخ فرمودند: «به برکت خداوند بخوان.» سپس وی شعر بی‌‌نظیر خویش را که به مناسبت واقعۀ عظیم غدیرخم در وصف حضرت علی‌ بن ‌ابی‌طالب(ع) سروده بود خواند:
(1) اَلَم تَعلموا انّ النبی محمداً                   ‌‌ (2) لَدَی دَوحِ خُمٍّ حِینَ قامَ منادیاً
(3) وَ قَد جَاءَ جبرییل مِن عِندِ ربّه                   (4) بانَّکَ مَعصومٌ فَلَاتَکُ وانیاً
(5) وَ بَلَغهُم مَا انزل الله رَبُّهُم                        (6) وَ اِن اَنتَ لَم تَفعَل وَ حَاذَرتَ باغیا
(7) عَلیکَ فَمَا بَلَّغتَهُم عَن آلِه هِم                    (8) رِسَالَتَهُ ان کُنتَ تَخشی الاَعادیا
(9) فَقامَ بِهِ اِذ ذاکَ رافعُ کَفِّهِ                         (10) بِه یُمنَی‌‌یَدَیهِ مُعلِنَ الصّوتِ عالیا
(11) فَقَالَ لَهُم مَن کنت مولاهُ منکم                 (12) وَ کانَ لِقَولِی حَافظاً لَیسَ نَاسیاً
(13) فَمَولَاهُ مِن بَعدی علیٌّ وَ اِنَّنِی                    (14) بِهِ لَکُم دونَ البَریّه رَاضیاً
(15) فَیارَبِّ مِن والی علیّاً فَوَآله                         (16) وَ کُن لِلَّذِی عَادَی عَلیّاً مُعَادیاً
(17) وَ یَارَبِّ فَانصُر نَاصِریه لِنَصرهم                     (18) اِمامَ الهُدَی کَالبَدرِ یَجلُو الدَّیاجیاً
(19) وَ یَارَبِّ فَاخذُل‌‌خَاذِلیهِ وَ کُن لَهُم                    (20) اِذَا وُقِفُوا یَومَ الحسابُ مُکَافیاً
(سليم بن قيس، ص ۲۲۹)
«آیا نمی‌‌دانید که محمد، پیامبر خدا(ص) کنار درختان غدیرخم با حالت ندا ایستاد؟ و این در حالی بود که جبرئیل از طرف خداوند پیام آورده بود که در این امر سستی مکن که تو محفوظ خواهی بود و آنچه از طرف خداوند بر تو نازل شده به مردم برسان و اگر نرسانی و از ظالمان بترسی و از دشمنان حذر کنی، رسالت پروردگارشان را نرسانده‌‌ای. در این‌‌جا بود که پیامبر(ص) دست علی(ع) را با دست راست بلند کرد و با صدای بلند فرمود: «هرکس از شما که من مولای او هستم و سخن مرا به ‌‌یاد می‌‌سپارد و فراموش نمی‌‌کند، مولای او بعد از من علی است و من فقط به او، نه به دیگری، به‌عنوان جانشین خود برای شما راضی هستم. پروردگارا، هرکس علی را دوست بدارد، او را دوست بدار و هرکس با علی دشمنی کند، او را دشمن بدار. پروردگارا، یاری‌کنندگان او را یاری فرما به‌‌خاطر نصرتشان، امام هدایت‌کننده‌‌ای را که در تاریکی‌‌ها مانند ماه شب چهارده روشنی می‌‌بخشد. پروردگارا، خوارکنندگان او را خوار کن و روز قیامت که برای حساب می‌ایستند، خودت جزا بده.»
دیدار حضرت آیت اللَّه حاج سیدحسن فقيه امامى و حجت الاسلام و المسلمين حاج سید فضل اللَّه رضازاده
دیدار حضرت آیت اللَّه حاج سیدحسن فقيه امامى و حجت الاسلام و المسلمين حاج سید فضل اللَّه رضازاده
قصیدۀ بلند و زیبای کعب ‌بن ‌زهیر در نعت و وصف پیامبر گرامی ‌اسلام(ص) نیز بسیار تأثیرگذار است. این قصیده جزو زیباترین اشعار و قصاید در تمام تاریخ ادبیات عرب به‌شمار می‌‌رود و با بیت: 
(1) بانت سعاد فقلبی الیوم متبول                                 ‌‌ (2) متیمٌ إثرها، لم یُفدَ مکبول
شروع می‌شود و به بیت: 
(1) لایوقع الطعن الا فی نحورهمما                                 ‌‌ (2) ان لهم عن حیاض الموت تهلیل
(کعب بن زهیر، قصیده بانت سعاد اليوم)
خاتمه می‌‌یابد.
پدرم نیز به تأسّی از سیره و رفتار نبوی و علوی، مانند بسیاری از دانشمندان و وارستگان عالم و عامل اهلِ دل، به شعر تمسّک می‌‌جست و به تأثیر شگرف شعر حِکمی ‌در سازندگی انسان و جامعه بسیار معتقد بود. او با علاقه‌مندی به شعر و ادب و به‌سبب ذوق و قریحۀ ذاتی از همان اَوان جوانی، در انجمن‌‌های ادبی شرکت می‌جست و خود نیز بانی تأسیس انجمن شعر در منزل شخصی‌‌اش در محلۀ دردشت اصفهان شد. در این محفل، استادان و شخصیت‌‌هایی مانند محمدحسین صغیر اصفهانی، رجب‌علی گلزار، شکیب اصفهانی و حاج میرزاعلی مشفقی شرکت می‌کردند که افزون ‌بر تبحّر در ادبیات، از حیث معنویات نیز سرآمد عصر خود محسوب می‌شدند.
سروده‌‌های پدرم که منبعث و متأثر از عمق اعتقاد دینی و تعلّقات مذهبی و گرایش‌‌های خالصانۀ ایمانی ایشان بود، بازتابی از جنبه‌‌های ولایی و احساس زیباشناسانه و انعکاسی از حال درونی نسبت به خاندان اهل‌بیت عصمت و طهارت(ع) است. مؤلّف کتاب تذکرۀ شعرای استان اصفهان، آقای مصطفی‌ هادوی متخلّص به «شهیر اصفهانی»، پدرم را شاعری دلسوخته و عاشق اهل‌بیت(ع) و کسی که سخنش از سویدای قلب تراوش و به دل‌‌ها نشسته، توصیف می‌کند و می‌‌نویسد:
«سخن کز دل برآید، لاجرم بر دل نشیند؛ قصایدش دلنشین و غزلیاتش شیرین است و صاحبدلان را به وجد و حال می‌‌آورد.»