از مظاهر فرهنگ و تمدن اسلامی، وجود کتابخانههای غنی و پُربار و جامع بوده است. در سرزمینهای پهناور و وسیع اسلامی در قرون متمادی و در پهنة تمدن شکوفای ایرانی - اسلامی، بهویژه قرن دوم قمری، کتابخانههای بزرگی با نامهایی چون «بیتالحکمه» یا «خزانهالحکمه» وجود داشت که در آنها جلسات مناظره و گفتوگوی علمی میان خلفای عباسی و دانشمندان برپا میشد و منابع و آثار مکتوب موجود در آن، ذخایر ارزشمندی برای پژوهش و تحقیق صاحبان اندیشه و خرد بود. شواهد موجود، حاکی از اداره و مدیریت بیتالحکمهها از سوی ایرانیان فاضل بوده است. بیتالحکمه یا خزانهالحکمه در دورۀ اسلامی به مکانهای مختلف از اتاقی حاوی چند مجسمه، تصویر یا طلسم گرفته تا کتابخانۀ سلطنتی که در آن روزگار وظیفۀ کنونی موزهها را نیز برعهده داشت، اطلاق میشد. آنچه مسلّم است، این کتابخانهها و مجموعهها، سازمانی دولتی و دیوانی و بسیار منظم و گسترده بود که همۀ فعالیتهای علمی آن دوران در آن صورت میپذیرفت و کتابهای خطی از زبانهای زندۀ آن عصر نظیر یونانی، سُریانی و پهلوی و ترجمۀ آنها به عربی در آن گردآوری میشد. با ایجاد و تأسیس بیتالحکمه در قرن دوم قمری در بغداد، دانشمندان بسیاری از سراسر جهان بهسوی این شهر مهاجرت کردند و آموزش و پژوهش رونق گرفت. نتیجۀ این کوششها، شکوفایی فعالیتهای علمی و آموزشی در قرن سوم و چهارم هجری شد که از آن با عنوان «عصر طلایی اسلام» یاد میشود.
وجود چنین پایگاههای علمی، موجب رونق کتابخانههای متعدد در اقصینقاط کشور پهناور ایران شد و الگویی زنده برای تحقیق و تفحص در اندیشهها و مکاتب فکری مختلف فرارو نهاد. طبقات اجتماعی نیز برحسب خاستگاه اجتماعی و علمی خود، کتابخانههای متعددی را ایجاد کردند و گسترش دادند. بسیاری از علمای دینی و دانشمندان متألّۀ شیعی، در منازل خود با جمعآوری کتابهای ارزشمند و مهم از قرون نخستین هجری، پیشگام گسترش این فرهنگ بالنده بودهاند.
افزون بر کتابخانههای عمومی، دارالکتبها و مؤسسات آموزشی مانند مدارس و مجامع علمی، بخشی از منازل علما نیز به نگهداری کتب، منابع و مآخذ اختصاص داشت. دانشمندان شیعی از قرون نخستین هجری تا کنون در این زمینه پیشگام بودهاند.
پدر من نیز ازجمله افراد فاضلی بود که از آغاز دوران پربار حیات علمی خود، به جمعآوری و حفظ آثار اندیشمندان و مؤلّفان پرداخت. او تکتک این تألیفات و کتابها را با زحمت، دقت و علاقۀ خاصی گردآوری کرد که حاصل آن کتابخانهای شد با حدود دههزار جلد کتاب در زمینههای مختلف، بهویژه علوم اسلامی و معارف قرآنی و آثار اهلبیت عصمت و طهارت(ع). آثار این مجموعۀ نفیس، منحصر به یک رشته یا یک دانش نمیشد و گستردگی موضوعات آن مثالزدنی بود؛ موضوعاتی از قبیل ادبیات فارسی و عربی، فقه و اصول، درایه، اخبار و روایات، تاریخ و جغرافیا، علوم ریاضی و هندسه، دانش و علوم سماوی مانند نجوم و ستارهشناسی و افلاک و علوم عقلی و بسیاری از آثار که در شمار منابع مهم و مآخذ عمده در علوم مذکور بهحساب میآیند.
ایشان وقت عمدهای را در طول شبانهروز به مطالعه و تحقیق و بررسی موضوعات ارجاعی و مورد علاقه اختصاص میداد و با توجه به دقت بالای علمی که از آن بهرهمند بود، تا موضوعی یا مطلبی را از منابع و مآخذ اصیل و معتبر نمیدید، از نقل آن خودداری میکرد. او به معنا و مفهوم نهفته در آیة شریفۀ
﴿وَ لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلا﴾
«و از چيزى كه بدان علم ندارى پيروى مكن، زيرا گوش و چشم و دل، هر يك مورد سؤال قرار خواهند گرفت (از انسان دربارة كارهاى آنها و از آنها دربارة كارهاى خودشان مى پرسند)»
(اسراء، آیة 36)
حجت الاسلام و المسلمین حاج سیدفضل الله رضازاده
اعتقاد راسخ داشت و همۀ زندگی علمیاش تفسیر و ترجمان این آیۀ شریفه بود و باور داشت آنچه میگوید یا مینویسد، باید مستند بر واقع باشد. ایشان معمولاً پس از تهیه و ابتیاع هر کتاب، در آغاز آن یا صفحات اوّلیۀ اثر، نحوۀ خرید و تاریخ آن را ذکر میکرد. از این نوشتهها بهخوبی روشن میشود ایشان مبالغی را که بابت سخنرانیها یا مباحث منبر به او میرسید برای خرید کتابهای مفید صرف میکرد.
تدوین سیر مطالعاتی از منابع معتبر و آثار ارزشمند که موجبات اعتلای اندیشه و فرهنگ اسلامی را در مخاطب داشت، جزو وظائف خود میدانست و بر این کار مداومت داشت.
یکی از فضلای اصفهان بهنام استاد معادی، از دوستان دیرین و علاقهمند به مرحوم حاج سیّدفضلالله رضازاده، دربارۀ کتابخانۀ شخصی آن مرحوم اظهار داشتهاند که عظمت، وسعت و ارزش کتابخانۀ ایشان خیرهکننده بود و علاوه بر پُرشدن قفسههای کتابخانه، بسیاری از کتابها نیز روی زمین قرار گرفته بود.