حاج سیّد فضلالله رضازاده در طول حیات پربار خود افزون بر دقت بر مراتب پارسایی و واجبات الهی، به انجام مستحبات نیز اهتمام میورزید. در خلوت و جلوت بر تلاوت قرآن کریم مداومت داشت. قرآن کریم را کتابی میدانست که تلاوت، استماع، تدبّر و اُنس و آشنایی با آن، تفسیر و درنهایت عملکردن به دستورات آن موجب رشد و تعالی انسان میشود. ایشان بیتوجهی به هر مرحله و مرتبۀ آن را بهنوعی به مهجوریت در آن مرحله تلقی میکرد.
درواقع، آنچه در آیات قرآن کریم و احادیث و روایات منقول از حضرات معصومین(ع) در زمینة تأکید بر تلاوت قرآن یا استماع آن و تدبّر و تفکر مطرح شده، همه بهنحوی تأکید و تشویق به استفاده از قرآن کریم در هر مرتبه است.
ایشان همیشه تأکید میکرد که بیاعتنایی به قرآن در هر یک از مراتب فوق، مهجوریت این کتاب شریف را در آن مرتبه درپی خواهد داشت؛ هرچند مهجوریت قرآن در مرتبۀ عمل، بالاترین مرتبۀ مهجوریت است. البته عمل نیز مستلزم تدبّر و تدبّر نیز مستلزم خواندن و استماع است. برداشت خود از آیة شریفۀ
﴿وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورا﴾
«و (در آن روز) فرستادۀ خدا گويد: اى پروردگار من، همانا قوم من (امت من از زمان بعثت تا آخر دنيا) اين قرآن را متروك گذاشتند (و از درك معارف و عمل به آن اعراض نمودند)»
(فرقان، آیة 30)
را به مهجوریت در مقدمات استفاده از قرآن کریم تفسیر میکرد که خود موجب مهجوریت عملی آیات شریفه میشود.
قرآن، کتاب هدایت و ارشاد خلق است. کلام خدا، کلام نور است و معجزۀ جاودان پیامبر گرامی اسلام(ص). قرآن، ریسمان محکم الهی و نشاندهندة راه خدا و قانون پروردگار است و نسخهای شفابخش و نشانۀ لطف حضرت رب به بشر. پدرم بارها در مواجهه با تیرگیها و ظلمتهای فراروی زندگی انسان، به حدیث شریف پیامبر گرامی اسلام اشاره و همگان را به قرائت و خواندن قرآن دعوت میکرد:
«اِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمُ الفِتَنُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرآنِ»
«هنگامیکه فتنهها همچون پارههای شب تاریک شما را در خود پیچید، بر شماست که به قرآن تمسّک جویید»
(وسائل الشیعه، ج 6، ص 171).
حجت الاسلام و المسلمین سیدفضل الله رضازاده
پدرم همواره فرزندانش را به تلاوت و تدبّر در آیات کلامالله مجید توصیه میکرد. آنان را به خوشهچینی و بهرهگیری از هدایتهای قرآن کریم دعوت مینمود و این حدیث منسوب به حضرت امیر(ع) را یادآور میشد:
«وَ مَا جَالَسَ هَذَا الْقُرْآنَ أَحَدٌ إِلَّا قَامَ عَنْهُ بِزِيَادَةٍ أَوْ نُقْصَانٍ زِيَادَةٍ فِي هُدًى أَوْ نُقْصَانٍ مِنْ عَمًى»
«هیچکس با این قرآن همنشین نشد، مگر آنکه چون از نزد آن برخاست، با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت و کاستی از کوردل»
(بحارالانوار، ج 89، ص 24)
ایشان در محافل و منابر وعظ خویش، بر نقش و اهمیت حاملان قرآن کریم تأکید و با اشاره به احادیث معتبر، بر جایگاه شریف و بهشتی آنان اشاره میکرد:
«حَمَلَةُ الْقُرْآنِ عُرَفَاءُ أَهْلِ الْجَنَّة»
«حاملان قرآن معروفترین اهالی بهشت هستند»
(بحارالأنوار، ج 8، ص 199)
و
«اشراف امتّی حَمَلةَ القرآن»
«شریفان امت من حاملان قرآناند»
(بحارالأنوار، ج 84، ص 138)
پدرم در حق کسانیکه به مردم، بهویژه جوانان، قرآن تعلیم میدادند و آنان را با معارف الهی آشنا میکردند، لطف و مهربانی زایدالوصفی نشان میداد. بسیار از این عمل شاد میشد و به پیروی از حدیث نبوی، بهترین مردم را کسانی میدانست که قرآن را آموزش میدهند: قال رسول الله(ص):
«خَیرُکُم مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ وَ عَلَّمَه»
«بهترین شما کسی است که قرآن را فراگیرد و به دیگران بیاموزد»
(مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج 4، ص 235)
دراینراستا و بنا به توصیۀ اکید ایشان، در سال 1352شمسی، «مکتبالعمار» را بهمنظور آموزش قرآن کریم و احکام برای نوجوانان در سطح شهر تأسیس کردم که بیش از دوهزار نفر را تحت پوشش تعلیم و تربیت قرآنی قرار داد.
(1) صبحخیزی و سلامتطلبی چون حافظ (2) هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
(حافظ، غزلیات، شمارۀ ۳۱۹)
و به تعبیر علامه اقبال لاهوری:
(1) آن کتاب زنده قرآن حکیم (2) حکمت او لایزال است و قدیم
(3) نسخۀ اسرار تکوین حیات (4) بیثبات از قوتش گیرد ثبات
(5) نوع انسان را پیام آخرین (6) حامل او رحمه للعالمین
(7) گر تو میخواهی مسلمان زیستن (8) نیست ممکن جز به قرآنزیستن
(9) از تلاوت بر تو حق دارد کتاب (10) تو ازو کامی که میخواهی بیاب
(اقبال لاهوری، رموز بیخودی)