شرکت سیدحسین رضازاده در عزاداری سیّدالشهداء(ع) و مجالس اهلبیت(ع)
یکی از دلمشغولیهای محبوب من در دوران نوجوانی، حضور در مجالس دعا و عزاداری اباعبدالله الحسین(ع) بود. این مراسم بهصورت گسترده و منظم در محلۀ دردشت اصفهان برپا میشد و ما نیز که از سادات بودیم، همواره با حضور در این مراسم، عشق و ارادتمان را به اهلبیت(ع) ابراز میکردیم. در آن روزگار که هنوز از خشکسالیهای پیدرپی خبری نبود، گاه چنان برف و باران میبارید که امکان بیرونرفتن از خانه برای امور ضروری بسیار دشوار بود؛ اما در همان شرایط دشوار نیز خودم را به مراسم دعای ندبه و کمیل و سمات میرساندم و شرکت در این مراسم را به بهای جان میخریدم. این توفیق حضور در مراسم عزاداری امام حسین(ع) و شرکت در مجالس دعاهای گوناگون، بهطور قطع عطیهای الهی بود که در دستیابی به موفقیتها و شادکامیهایم نقشی بسزا ایفا کرده است.
پیامبر گرامی اسلام(ص) میفرماید: «برای شهادت امام حسین(ع)، حرارت و گرمایی در دلهای مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمیشود» (مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، ج10، ص 318). دربارۀ اهمیت زندهنگهداشتن نام و عزای امام حسین(ع) باید به این نکته اشاره کرد که خاندان اهلبیت عصمت و طهارت، خود ازجمله نخستین کسانی بودند که در عزای امامان معصوم نوحه سر میدادند و یاد آنان را زنده نگه میداشتند. نقطۀ اوج این زندهنگهداشتن یاد بزرگان دینی، شهادت حضرت امام حسین(ع) است. مرثیۀ بشیر بن جذلم به فرمان امام سجاد(ع) در ورود به مدینه، قلوب مردم را منقلب کرد. پیش از آن نیز مرثیۀ زینب کبری(س) در رثای برادر شهیدش، موجی از خشم و نفرت از آل امیه ایجاد کرد. ائمۀ معصومین(ع) خاطرۀ عاشورا را زنده نگه میداشتند و بر مصائب جدّشان اشک ماتم میریختند. آنان همچنین مرثیهسرایان را تشویق و از آنان تجلیل میکردند. حضرت امام رضا(ع) به ریان بن شبیب که به محضرش رسیده بود، فرمود: «ای فرزند شبیب، اگر بخواهی بر چیزی گریه کنی، پس بر حسین(ع) گریه کن» (عيون أخبارالرضا(ع)، ج1، ص 299). همچنین به او فرمود: «ای شبیب، اگر تو را خوشحال میکند که در درجات والای بهشت با ما باشی، پس در اندوه ما غمگین و در شادی ما خوشحال باش» (همان، ص 300).
حضرت ولیعصر(عج) در زیارت «ناحیة مقدسه» بهتفصیل از واقعۀ عاشورا سخن گفته و بر مصائب جدّش گریه کرده و از اینکه نتوانسته در کربلا در رکاب سیّدالشهداء یاریاش کند، بهشدت تأسف و تحسّر میخورد.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «در باغهای بهشت بگردید. عرضه داشتند: ای رسول خدا، باغهای بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر ما اهلبیت» (مکیال المکارم، ج2، ص 238).
اهمیت برپایی مجالس و محافل عزای معصومین(ع) را میتوان از فرمایشات و سیرۀ آن عزیزان بهخوبی درک کرد. امام صادق(ع) در اینباره میفرمایند: «مجلسگرفتن شما را من دوست میدارم. در مجلس خود امر ما را زنده بدارید. خداوند رحمت کند کسیکه امر ما را زنده بدارد» (وسائلالشیعه، ج10، ص235).
خداوند حکیم در آیات بسیاری بر اهمیت زندهنگهداشتن یاد و نام بزرگان تأکید کرده است. برای نمونه در آیۀ 41 سورۀ مریم اینگونه میفرماید: ﴿وَ اذْکُرْ فِي الْکِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً﴾؛ «و در اين كتاب از ابراهيم ياد كن كه او بسيار راستگو و پيامبر (خدا) بود.» نیز در آیۀ 56 از همین سوره دربارۀ ضرورت یادکرد نام حضرت ادریس(ع) سفارش میکند: ﴿وَ اذْکُرْ فِي الْکِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ کَانَ صِدِّيقاً نَبِيّاً﴾؛ «و در اين كتاب از ادريس ياد كن كه او بسيار راستگو و پيامبر بود» (مریم، آیة 56).
در این آیات و مشابه آن، به جنبههای شخصی و خانوادگی و کارهای معمولی در زندگی این بزرگان توجه نشده ، بلکه از صلاحیتها و فضیلتهای اخلاقی و برنامههای سازندۀ آنان سخن به میان آمده است. این موضوع نمایانگر آن است که یاد و خاطرۀ شخصیتهای برجسته و برگزیدۀ تاریخ بشر باید زنده بماند و صفات و حالات پسندیدۀ آنان محل توجه باشد. در همینباره امام صادق(ع) میفرماید: «به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را زنده کنید» (بحارالانوار، ج71، ص352). ازاینرو، میبینیم که امامان معصوم(ع) در زندهنگهداشتن یاد و نام شهیدان کربلا، بهویژه سیّد و سالار شهیدان، حضرت امام حسین(ع)، از شیوههای گوناگونی بهره میگرفتند.
در سراسر اصفهان بهویژه محلۀ دردشت، همواره مجالس دعا و نیایش با حضور مشتاقان و واعظانی که به خواندن ادعیه مشهور بودند، برگزار میشد. از جملۀ این وعاظ و دعاخوانان، حجتالاسلام حاجآقا فخرالدین کلباسی و حجتالاسلام حاجآقا مهدی مظاهری بودند که هر شب جمعه مجلس دعای کمیل را برپا میکردند و در ضمنِ خواندنِ دعا، برای مردم از مناقب و سیرۀ اهلبیت(ع) میگفتند. همچنین در روزهای جمعه، دعای ندبه و دعای سمات با شور و شوق خاصی برگزار میشد و انبوه مردم ولایی و دوستدار اهلبیت(ع)، با شرکت در این مراسم، تعجیل در ظهور حضرت مهدی(عج) را از درگاه خداوند منّان و رزّاق خواستار میشدند. در این مجالس، افزون بر خواندن دعا و ذکر مناقب اهلبیت(ع)، راه و شیوۀ درست و صحیحِ زندگی به طالبان و راغبان این مجالس آموخته میشد تا در ادامۀ زندگی بتوانند الگویی نمونه برای پاسداشت سیره و راه ائمۀ معصومین(ع) باشند و در خدمتکردن به جامعه و مردم همچون آن بزرگواران از هیچ کوششی دریغ نکنند.

حجتالاسلام حاجآقا فخرالدین کلباسی، فرزند حاج ميرزا محمدرضا كلباسى است. او علوم جدید را در اصفهان به پایان رساند. سپس به مشهد مقدس هجرت کرد. حاجآقا کلباسی در آنجا از محضر استادانی همچون حضرات آیات شمس، ادیب نیشابوری، سیّد احمد یزدی و نیز پدرشان استفاده کرد و به اصفهان برگشت. او در اصفهان نیز به یادگیری علم و دانش ادامه داد و در مجلس درس حضرات آیات، آیتالله حاجآقا حسین خادمی، حاج سیّد علیاصغر برازانی و حاجآقا صدرالدین کوپایی حاضر شد. او همزمان با تلمّذ نزد این بزرگواران، لیسانس خود را در رشتۀ حقوق قضایی از دانشگاه تهران گرفت و در مدارس قدیم و دانشگاههای مختلف به فعالیتهای آموزشی و علمی مشغول شد.
حاجآقا فخرالدین بسیار مؤدّب و متواضع بود. در طول عمر پربرکتشان، منشأ آثار خیر بسیاری شد. ایشان يكى از مؤسسان ساختمان قائميه و احمديه در اصفهان است. جلسات دعاى ندبهشان در ساختمان احمديه از جلسات پرشور و روحانى آن زمان بود. این واعظ شهیر و عالم خطیب که عمری را در ترویج دین مبین اسلام سپری کرد، در سال 1407قمری در یکی از بیمارستانهای تهران وفات یافت و در آرامگاه خاندان کلباسی واقع در مسجد رکنالملک، جنب برادر بزرگوارش دفن شد.
(294الی298) حجتالاسلام حاجآقا مهدی مظاهری، متولّد 1310شمسی در اصفهان است. او فرزند حجتالاسلاموالمسلمین ملامیرزا مظاهری است. حاجآقا مهدی مظاهری تحصیلاتش را در مدرسۀ میرزاحسین اصفهان شروع کرد و در سال 1320شمسی وارد حوزۀ علمیۀ اصفهان شد. او در حوزۀ علمیۀ اصفهان از محضر بزرگان و عالمانی چون آیتالله حاجآقا احمد مقدس، آیتالله حاجآقا حسن مدرّس، حاج شیخ محمدحسن نجفآبادی و آیتالله حاج شیخ عباسعلی ادیب کسب علم کرد. پس از مدتی به قم مهاجرت کرد و در حوزۀ علمیۀ آنجا نیز در درس بزرگانی همچون آیتالله مشکینی و آیتالله سلطانی حاضر شد.
حاجآقا مظاهری در خلال تحصیل و با پیشنهاد بعضی از دوستان، شروع به خواندن دعای کمیل کرد و به لطف قریحۀ خدادادیاش توانست ظرف یک هفته این دعا را حفظ کند. زمانی که در مساجد اصفهان این دعا را میخواند، نهتنها از شهر اصفهان، بلکه از شهرستانهای اطراف نیز مردم دستهدسته حاضر میشدند.
حجتالاسلاموالمسلمین مظاهری، در طول سالیان متمادی در عرصههای مختلف فعالیت تبلیغی، اقدامات شایستهای در زمینة نشر و ترویج معارف دینی انجام داد. او افزون بر برگزاری مستمر دعای کمیل و دعای ابوحمزة ثمالی (بیش از 53سال)، در عرصۀ فعالیتهای خیریه نیز کوششهای بسیاری انجام داد که برخی از آنها عبارتند از: تأسیس دانشگاه قرآن و معارف اسلامی، تأسیس ستاد اقامۀ نماز استان اصفهان، کوشش برای تأسیس انجمن خیریۀ مددکاری امامزمان(عج)، مؤسسۀ آموزشی ابابصیر اصفهان، انجمن اماس، صندوق خیریة صاحبالزمان(عج) و دهها مؤسسۀ خیریۀ عامالمنفعه و احیای دعای ابوحمزة ثمالی در شبهای ماه مبارک رمضان در اصفهان.
احیای مجالس دعا و روضه بهخصوص در زمانهایی که مردم در حال کشیدهشدن به انحراف و گمراهی باشند، از اهمیتی ویژه برخوردار است. عالمان و روحانیون دینی در این مجالس کوشش میکنند ضمن یادکرد مناقب و ایثارگریهای حضرات معصومین(ع)، مردم را از انحرافات برگردانده و به شاهراه هدایت راهنمایی کنند. تشکیل این مجالس از بزرگترین و مهمترین مصادیق زندهنگهداشتن امر الهی است. امام باقر(ع) به یکی از یاران خود فرمودند:
«آیا با هم خلوت میکنید و دور از چشم دشمنانتان مینشینید و برای هم حدیث میگویید و آنچه معتقدید برای هم بازگو میکنید؟ عرضه داشتند: آری، به خدا سوگند، ما با هم در خلوت مینشینیم و برای هم حدیث میگوییم و آنچه معتقدیم برای هم باز میگوییم. حضرت فرمودند: به خدا سوگند که من دوست داشتم در بعضی از آن مجالس با شما میبودم، به خدا سوگند که من بوی شما و جانهای شما را دوست میدارم و البته شما بر دین خدا و دین فرشتگان او هستید. پس با پرهیز از گناه و جدّیت در امر دین، ما را یاری کنید» (اصول کافی، ج 2، ص 187).
امام صادق(ع) فرمودند: «یکدیگر را ملاقات کنید و علم ما را برای یکدیگر بازگو کنید که با حدیث، دلهای زنگارگرفته جلا مییابد و با حدیثگفتن امر ما احیا میشود و هرکس امر ما را احیا کند، خدایش بیامرزد» (مکیال المکارم، ج 1، ص 369).
یاد ائمه(ع) از طریق ذکر فضایل یا مصائب ایشان زنده میشود و این هدف از طریق بیان احادیث آنان و یادآوری سیرۀ ایشان صورت میگیرد. به همین دلیل، درخصوص دیدار برادران دینی با یکدیگر سفارش بسیاری صورت گرفته است که مقصود اصلی آن نقل احادیث ائمه و ذکر فضایل و مصائب ایشان است. در همینباره امام صادق(ع) فرمودند:
«به دیدار یکدیگر بروید و از احادیث ما یاد کنید؛ زیرا این کار دلهای شما را زنده نگه میدارد و احادیث ما شما را به یکدیگر مهربان میسازد. پس اگر به آن عمل کنید، هدایت یافته و نجات پیدا میکنید و اگر آنها را رها کنید، گمراه و هلاک میشوید. بنابراین، احادیث ما را بگیرید؛ من ضامن نجات شما هستم» (اصول کافی، ج 2، ص 186).
در روایتی از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمودند: «هیچچیز بر ابلیس و لشکریانش دشوارتر از این نیست که برادران ایمانی با یکدیگر دیدار کنند و همانا دو مؤمن با هم دیدار مینمایند که به یاد خدا باشند، آنگاه فضایل ما را یادآوری کنند، در اینحال، گوشت سالمی بر صورت ابلیس باقی نمیماند تا جایی که روح پلیدش به التماس میافتد و از فرط آنکه درد میکشد، التماس میکند. پس فرشتگان آسمان و گنجبران بهشت متوجه شده و او را لعنت میکنند تا اینکه هیچ فرشتۀ مقرّبی باقی نمیماند، مگر اینکه بر او لعنت فرستد که زبون و با حسرت و مردود میافتد» (مکیال المکارم، ج 2، ص 208).