تأسیس مکتب عمار توسط سیدحسین رضازاده
پیامبر اکرم(ص) میفرماید: « اقْرَءُوا الْقُرْآنَ وَ اسْتَظْهِرُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى لَا يُعَذِّبُ قَلْباً وَعَى الْقُرْآنَ»؛ «بر قرائت قرآن مداومت داشته باشید و آن را استظهار کنید (از روی قلب خویش بخوانید)؛ زیرا خداوند قلبی که قرآن را با آگاهی به درون خود راه داده و آن را حفظ و فهم کرده و به آن عنایت داشته باشد، عذاب نمیکند» (بحارالانوار، ج 89، ص 19).
از مهمترین و شاخصترین کارهایی که خداوند به من توفیق داد آن را در دوران نوجوانی انجام دهم، تأسیس «مکتبالعمار» برحسب تأکید و اشارۀ مرحوم پدرم بود. هدف این مکتب، آموزش اصول عقاید و احکام و روخوانی قرآن کریم برای دانشآموزان بود. به دلیل استقبال گسترده از فعالیتهای این مکتب، با همکاری روحانیون مساجد، بهسرعت شعب مختلفی از آن در سراسر اصفهان دایر شد و عدد آن به ده شعبه رسید. در آن دوران (حدود سالهای 1352 تا 1362شمسی)، به دلیل نبود وسایل ارتباطی گسترده که بتوان از آنها در راستای تعلیم و تعلّم جویندگان آموزههای دینی بهره گرفت، تشکیل چنین جلسات و مکتبهایی بسیار محل توجه عموم مردم قرار میگرفت و طالبان بسیاری در کلاسهای آن حاضر میشدند.
ارزش یادگیری قرآن و آموزههای آن را در این سخن از پیامبر اسلام(ص) میتوان بهروشنی مشاهده کرد: «اِن اَرَدتُم عَيشَ السُّعَداءِ و َمَوتَ الشُّهَداءِ و َالنَّجاةَ يَومَ الحَسرَةِ و َالظِّلَّ يَومَ الحَرورِ و َالهُدى يَومَالضَّلالَةِ فَادرُسُوا القُرآنَ فَاِنَّهُ كَلامُ الرَّحمانِ و حِرزٌ مِنَ الشَيطانِ و رُجحانٌ فِى الميزانِ»؛ «اگر زندگى سعادتمندان، مرگ شهيدان، نجات روز حسرت (قيامت)، ساية روزِ سوزان و هدايت در روز گمراهى را مىخواهيد، قرآن را ياد بگيريد كه آن سخن خداى مهربان است و سپرى است در مقابل شيطان و سنگينى در ترازوى اعمال» (بحارالأنوار، ج 89، ص 19).
(1) برخور از قرآن اگر خواهی ثبات
(2) در ضمیرش دیدهام آب حیات
(3) میدهد ما را پیام «لاتخف»
(4) میرساند بر مقام «لاتخف»
(5) گوهر دریای قرآن سُفتهام
(6) شرح رمز «صبغهالله» گفتهام
(اقبال لاهوری، پس چه باید کرد؟)
به دلیل جدّیتی که در راهاندازی و برپایی کلاسهای این مکتب داشتم، بهتدریج معلّمان و دیگر دوستانم نیز به این عرصه ورود کردند و در سطحی گسترده به آموزش احکام و مسائل قرآنی به دانشآموزان پرداختیم. کوشش و پیگیری من و دیگر معلّمان و دوستانم در اهتمام به برگزاری این کلاسها، سبب شد تا بسیاری از نوجوانان و جوانانی که بهدلیل نبود امکانات آموزشی از معارف قرآنی محروم بودند، از این چشمۀ همیشهجوشان حکمت و معرفت سیراب شوند. بهگفتۀ بسیاری، این حرکت باعث شد تا قرائت و روخوانی قرآن به شیوهای صحیح و اصولی در میان نوجوانان و جوانان رواج پیدا کند.
ضرورت آموزش قرآن و معارف آن از همان آغازین روزهای صدر اسلام، بهصورت اصلی اساسی همواره پیگیری میشد. یکی از نخستین نهادهای آموزشی، اجتماعی و عبادی که پیامبر اکرم(ص) در بدو ورود به مدینه برای تقویت بنیانهای نظام نوپای اسلامی طرحریزی کرد و به مرحلة اجرا درآورد، ساخت و بنای مسجد بود. مسجد که مرکز اجتماع، شورا، تعاون، برنامهریزی و راهاندازی امور مسلمانان بر مبنای تعالیم قرآن بود به کانون مهم و اصلی تعلیم و تعلّم قرآن و ترویج و تثبیت آن در مدینه تبدیل شد. با اقامۀ نمازهای جماعت، جمعه و عیدین، بیشتر مسلمانان، دستکم در طول هر شبانهروز، پنج نوبت در مسجد گرد میآمدند و آیات و سورههای فراوانی را استماع و قرائت میکردند و پس از اقامۀ نماز یا در فرصتهای دیگر، به گروههای کوچکتر تقسیم میشدند و بهصورت حلقهای مینشستند و به آموزش و یادگیری و قرائت قرآن مشغول میشدند. اهمیت این کار تا آنجاست که رسول خدا(ص) دربارة آن میفرماید: «هركس براى كسب رضايت خدا و آگاهى در دين، قرآن بياموزد، ثوابى مانند همۀ آنچه به فرشتگان و پيامبران و رسولان داده شده، براى اوست» (وسائل الشيعه، ج 6، ص 184). بدینسان آیات قرآن آنقدر بر سر زبانها رواج یافته بود که بسیاری در خارج از مکه و مدینه و با شنیدن آن از زبان رهگذران و کاروانیان، دلسپردۀ آن شده و مقداری از قرآن را فراگرفته بودند.
قرآن، بزرگترین و مهمترین نامه و پیامی است که تاکنون به دست بشر رسیده است؛ زیرا فرستندۀ آن خداوند باریتعالی است که خالق بشر است. گیرندۀ این نامه و پیام، تمام انسانها هستند. رسول خدا(ص) یادگیری قرآن را حق واجب خدا بر بندهاش میداند و میفرماید: «هیچ مرد و زن مؤمنی نیست، چه آزاده و چه برده، مگر اینکه خداوند بر او حق واجبی دارد که باید (به اندازۀ توانش) قرآن را بیاموزد» (مستدرک الوسائل، ج ۱، ص ۲۸۷). «خیرکم مَنْ تَعَلَّمَ الْقُرْآنَ وَ عَلَّمَهُ»؛ «بهترین شما کسی است که قرآن را فراگیرد و یاد دهد» (طوسی، امالی، ص 357). امام علی(ع) نیز همگان را به تمسّک به قرآن و آموزههای آن دعوت میکند و میفرماید: «بر شما باد به کتاب خدا؛ زیرا قرآن ریسمان محکم الهی است و نور آشکار و شفای سودمند و سرچشمۀ حیات و دستاویزی برای تمسّک و رهاییبخشی. کج نمیشود تا راستکردن احتیاج داشته باشد و اشتباه نمیکند تا سرزنش گردد» (نهجالبلاغه، خطبة 156).
(1) صبحخیزی وسلامتطلبی چون حافظ
(2) هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم
(حافظ، غزلیات، شمارة 319)