خاطره ای از پدر

از ارزشمندترین خاطرات من اعمال و رفتار پدرم در منزل بود، دائم الذکر بودن ایشان نظم و انضباط خاص ایشان در امور زندگی خاصه در مسایل معنوی و عبادی، استمرار در کلام الله مجید ،تقیدتات خاص ایشان به مسایل مذهبی و همچنین اکثر اوقات در کتابخانه شخصی خود مشغول مطالعه بودند که  بهترین الگو و سرمشق برای انتخاب مسیر زندگی من شدند.
پدرم یکی از روحانیون شاخص حوزه بودند. اهتمام ایشان به مسایل علمی و دینی در حوزه معرفتی زبانزد خاص و عام بود. ایشان با علاقه ای که به فعالیت های حوزوی داشتند فرزندانشان را در این مسیر تشویق و ترغیب می نمودند. بعضی اوقات ما را به همراه خود به مدرسه علمیه صدر بازار می بردند تا با حال و هوای معنوی و مباحث علمی بین استاد و شاگرد کسب فیض نماییم و در انتخاب مسیر راه و مبانی اعتقادی خود استفاده نماییم. همه این امور در تربیت ما نقش بسزایی داشت.
ایشان نیز اهل ادبیات بودند و ارتباط خوبی با جامعه شعرا همچون مرحوم استاد مشفقی، استاد صغیر اصفهانی و گلزار، و سایر شعرای معاصر خود داشتند. به همین منظور جلسات هفتگی انجمن شعرا با حضور فعال شاعران برجسته اصفهان در منزل شان تشکیل می شد. در این جلسه شاعران به ارائه آخرین سروده های خود در موضوعات مختلف از جمله مدح و منقبت اهل البیت عصمت و طهارت و همچنین در مناسبت های مذهبی اعیاد، ایام شهادت یا ایام ولادت ائمه معصومین سروده های خود را ارائه می نمودند. حال و هوای معنوی این جلسه بسیار لذت بخش و روح افزا بود و من هم علاقمند به شرکت در اینگونه جلسات شدم و از فضای معنوی آن بهره مند شدم.