آقای حاج سیّد حسین رضازاده، مديرعامل مجمع خيريههای درمانی استان اصفهان و مدیر اجرایی جشنواره که در تاریخ نهم شهریور 1391 برگزار شد، با تشریح فعالیتهای مجمع، اقدامات صورتگرفته در حوزۀ عمرانی، ساخت بيمارستانها، مراكز بهداشتیدرمانی، خانههای بهداشت، تأمين تجهيزات پزشكی و تلاش در جهت توسعۀ مؤسسات خيريه در بيمارستانها كه نقش مهمی در فرهنگسازی و پيشگيری و اصلاح شاخصهای سلامت داشته را منشأ خدمات ارزشمندی در اصفهان دانست.
متن سخنرانی ایشان در دومین جشنواره تجلیل از خیّرین و واقفین عرصة سلامت استان اصفهان بدین شرح است:
«بسمالله الرحمن الرحیم. الحمد الله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین
«اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى وَلِيِّ أَمْرِكَ الْقَائِمِ الْمُؤَمَّلِ وَ الْعَدْلِ الْمُنْتَظَرِ وَ حُفَّهُ بِمَلاَئِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَيِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ يَـا رَبَّ الْعَالَمِينَ»
(مفاتیحالجنان، فرازی از دعای افتتاح)
بدین رواق زبرجد نوشتهاند به زر که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند
(خافظ، غزلیات، شمارۀ 179)
حضور سبز و پرارج همة خیّرین و نیکوکاران عزیز، مسئولین محترم، روحانیت معزّز، مدیران و مسئولین مؤسسات خیریة بهداشتیدرمانی و جامعة پزشکان را به این جشن بزرگ، جشن ایثار، جشن نیکوکاری، جشن نوعدوستی، جشن برایهمبودن، جشن شکرگزاری از اینهمه نعمت خدادادی را گرامی میدارم و خدای منّان را شاکرم از اینهمه فداکاری و ایثار که در راستای تأمین امکانات در حوزة عمرانی، ساخت دهها بیمارستان، مراکز بهداشتیدرمانی، خانة بهداشت روستایی و همچنین تأمین تجهیزات پزشکی مراکز درمانی و بهداشتی و توسعة بخشهای دیالیز و تأمین دستگاههای مورد نیاز، انجام شده است و خدای را شکر میگویم که تلاش در جهت توسعة مؤسسات خیریه در بیمارستانها، نقشی مؤثر در گسترش فعالیتها و خدمات مددکاری و حمایت از بیماران نیازمند و همچنین فرهنگسازی، پیشگیری و اصلاح شاخصهای سلامت داشته و منشأ خدمات ارزشمند و تأثیرگذار در این شهر بوده است.
اصفهانی مظهر تمدن نبوی و علوی است و مردمان آن آموزههای گهربار و نورانی اهلبیت عصمت و طهارت(ع) را سرمشق و سرلوحه زندگی خود ساخته و توانستهاند با اقدامات ارزشمند خود این دیار را سرآمد کارهای خیر و عامالمنفعه نمایند.
درجمع خیّرین و شیفتگان کاروانیان «سارعوا علی الخیرات»، سخنگفتن کاری است بس دشوار؛ چراکه سرسپردگان بندگی خدا را جز اظهار ارادت به ساحت بزرگوارشان نشاید و بهگفتة حافظ:
سَرِ ارادتِ ما و آستانِ حضرتِ دوست که هرچه بر سرِ ما می رود ارادت اوست
(خافظ، غزلیات، شمارۀ 58)
اما حال که به حکم ضرورت قرار است در محضرتان تذکری برای خودم داشته باشم، لازم دیدم در این محفل نورانی و بهیاد بزرگ خَیِّر عالم، معلّم بشریت، قسیم النار و الجنه، حضرت علی(ع)، از خرمن تعالیم گهربار و نورانی او خوشهچینی کنم، که او اصل خیر است:
«إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ»
«اگر از خیر یاد شود، او اوّل آن است، اصل آن، فرع آن و معدنش و نهایتاش»
(مفاتیح الجنان، زیارت جامعة کبیره)
چه مناسبتی بهتر از این محفل نورانی که از خیر یاد شود که مولا و مقتدای این نیکوکاران و خیّرین معدن خیر و راهنمای سالکان طریقت است.
حضرت علی ابن ابيطالب(ع) در خطبة 237 نهجالبلاغه نصیحتی راهگشا دارد و میفرماید: «اکنون که زندهاید، عمل نیک کنید. پروندهها گشوده است. عمل کنید پیش از آنکه چراغ عمل خاموش شود و فرصت پایان یابد. تا لحظة مرگ مهلت برای نیکوکاری دارید.»
خداوند در آیة 56 سورة اعراف نوید میدهد که رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. خوشا به حال شما که در سایة رحمت خدا زندگی میگذرانید.
حضرت علی(ع) در خطبة 230 میفرمایند: «برشما باد تلاش، آمادگی و آمادهشدن، جمعآوری توشة آخرت در دنیا. دنیا مغرورتان نسازد که گذشتگان شما را مغرور ساخت. دنیا را دوشیدند و به غفلت گرفتار آمدند و فرصتها را از دست دادند.»
حکمت 118 نهجالبلاغه متذکر است که ازدستدادن فرصت، اندوهبار است. چه بسیار پیش میآید که متوجه نیاز نیازمندان میشویم و این توجه، فرصتی است که باید برای بهرهبرداری از آن سبقت گرفت. اگر در توان بود، نباید گذاشت دیگری انجامش دهد. باید سعی کنیم از سرعتپیشگان در انجام کار خیر شویم و مشمول آیة 61 سورة مؤمنون که: ﴿اُولئِکَ یُسارِعونَ فِی الخَیرات وَ هُم لَها سابِقُون﴾؛ «آنان شتابکنندگان در خیراتند و آنان سبقتگیرندگان هستند.»
اگر ساخت بیمارستان و تجهیز آن، خدماترسانی به دردمندان و بیماران، وظیفة دولت است، چرا فرصت از دست ما برود؟ مگر شیعة حضرت علی(ع) مورد خطاب مولا نیست که فرمود: «خدا را، خدا را، در (حال) تنگدستان، که چارهای ندارند» و سفارش به رسیدگی آنان را در نامة 53 مؤکّداً متذکر شده است؟ مگر در حکمت 211 نفرمود: «بخشندگی، حفظ آبرو میکند»؟ چگونه میتوان خود را حفظ کرد؛ درحالیکه به نیازِ نیازمند، پاسخ نداد و ادعای پیروی از سیرة ائمة معصومین(ع) را نمود؟
ایثارگر، با ایثار، داروی خود را میطلبد. حکمت 7 نهجالبلاغه متذکر است که صدقه، دارویی ثمربخش است. پس با تلاش در ایجاد سلامتی برای بندگان خدا، سلامتیِ خود را یافتهایم و آبروی خود را حفظ کردهایم.
آبروی شیعه، به جامعة تشیّع است. کدام شیعه آبرو دارد که در جوار او یک محب اهلالبیت(ع) بهخاطر عدم تلاش ما، شبی را در درد بگذراند و دیگر محبّان در تلاش برای رفع نیاز او، چارهای نبینند؟ مگر این کلام دردانة هستی، پیامبر خاتم، حضرت محمد مصطفی(ص) نیست که فرمود: «مَنْ اَصْبَحَ لا يَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمينَ فَلَيْسَ مَنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً يُنادى يا لَلْمُسْلِمينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ» (كافى، ج2، ص 164).
چگونه میتوان از بخشش به مولای بخشنده، دریغ ورزید؛ درحالیکه نعمتهای خدای مهربان، همۀ وجودمان را دربرگرفته است؟ بندة بزرگ خدا و رهبر و راهنمای اندیشة شیعیان، در حکمت 304 فرمودند: «نیازمندی که به تو روی آورد، فرستادۀ خداست. کسی که از یاریاش دریغ ورزد، از خدا دریغ داشته و آنکه بخشش کند، به خدا بخشیده است» و فرزند گرامیاش، حضرت حسین بن علی(ع) فرمودند: «إنَّ حَوائِجَ النّاسِ إلَيكُم مِن نِعَمِ اللّهِ عَلَيكُم، فَلا تَمَلُّوا النِّعَمَ»؛ «بهدرستی که نیازهای مردم به شما ازجمله نعمتهای خداوند بر شماست. از نعمتهای خداوند ملول نشوید» (نثر الدرر، ج ۱، ص ۳۳۴ ؛ مرواريد درخشان، ص30).
شیعهای که ذکرش «یا علی» است و نیازمند پزشک و دارو و درمان، فرستادۀ خداست. چگونه میتوان در برابر فرستادۀ خدا، بیتفاوت بود و در درگاهش آبرو داشت؟
مگر آنچه خدا داده، برای چه داده است؟ مگر امیرالمؤمنین(ع) در حکمت 425 نصیحتگونه نفرمودند: «خدا را بندگانی است که برای سودرساندن به دیگران، نعمتهایی خاص به آنان بخشیده است»؟
مگر بیم نداد که تا دست بخشنده دارند، نعمت در دستانشان باقی است؟ یعنی با بخشندگی نعمت از کَفِشان نمیرود و هرگاه دریغ ورزند، نعمت از دستشان خارج میشود و به دیگران میرسد: (1)شکر نعمت، نعمتت افزون کند (2)کفر، نعمت از کفت بیرون کند
چرا از خود سلب نعمت کنیم؟ کدام عاقل میپذیرد که هم دنیایش را به خطر اندازد و هم از آخرت بیبهره مانَد؟
تا رسیدن به حد مطلوب و ایدهآل در حوزة سلامت میبایست گامهای بلندی برداشت و به مصداقِ ﴿وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا﴾ (مائده، آیة 32) تلاش نمود و این مهم جز با همّت و تلاش خیّرین متدیّن بهدست نخواهد آمد.
شاید در بعضی از بخشهای کار خیر، سرعت عمل به اندازۀ بخش سلامت مهم جلوه نکند. نمیتوان دردمند را معطل و سرگردان درمان گذاشت. باید در جهت تأمین آخرین امکانات مورد نیاز در بخشهای مختلف بهداشت و درمان حوزة سلامت اقدام نمود.
حضرت علی(ع) در حکمت 101 متذکر است که «برآوردن نیاز مردم، پایدار نیست مگر به سه چیز که آخرین آن، شتاب در برآوردن حاجت است.»
سخن با عزیزانی است که برگزیدة خداوند هستند. آنان برای رفع حوائج جامعه انتخاب شده و بهشت را جایگاه خود ساختهاند. در برابر آنان چه میتوان گفت بهجز عرض حاجت، که با لبیک به فرمان امام صادق(ع) از این دسته بندگان برگزیدة خدا باشیم.
اینهمه اجر و پاداش برای تجارتی پرسود با خدای متعال، جای درنگ باقی نمیگذارد. قبل از آنکه نیازمند، محتاج خدمت خیّر باشد، خیّر، نیازمند خدمت به آنان است،
نیّت صحیح و اخلاص، از مشکلترین مراحل این راه است. شخص نیکوکار بهدلیل نوع خدمتش، مورد توجه نیازمندان و جامعه است؛ لذا امکان لغزش از مسیر بندگی، برای او محتمل است.
توجه به تذکرات مربیان بشر و نمونههای عالی نیکوکاری و موفق در بندگی، توجه به مطالب بازرگانان پیروز این میدان است؛ پس شایسته است با تمام وجود به آنان توجه نماییم.
رعایت برخی نکات باعث میشود تا هم از جریانهای مخرّب و خطرناک دور بمانیم و هم در تداوم کار خیر، موفقیتهای بیشتری کسب کنیم.
فقط خدا را بزرگدانستن و قطع امید از دیگران – که کار فقط به دست اوست - و بزرگی خالق نزد انسان، باعث میشود تا مخلوق، کوچک بهنظر آید. آنچه در دست مردم است، اعتباری است و زودگذر؛ چه دوستیهایشان، چه اموالشان، چه احترامشان و... توکل و اعتماد به خداوند، همة کارها را اصلاح میکند. رمز مـوفقیت در مقـابل وسوسههای نفسِ شیطانی آن است که تعریف و نکوهش مردم برای ما یکسان باشد:
نیک و بد چون همی بباید مُرد خنک آنکس که گوی نیکــی بُرد
برگ عیشی به گور خویش فرست کس نیارد ز پس، تو پیش فرست
(سعدی، گلستان، قسمت چهارم)
به چند نکتة مهم در پایان اشاره میکنم:
الف) تشخیص صحیح و بهموقع محرومان، از وظائف مهم و اساسی محرومیابی است. نباید منتظر شد تا محروم به سائل تبدیل گردد و درخواست کند، که در اینصورت، کار مهمی انجام نگرفته است. کاری ارزشمند است که با حفظ شأن و منرلت برای فرد نیازمند انجام شود.
ب) تفکر و با تدبیر عملکردن: باید سعی شود تا با تدبیر و انتخاب مسیر درست، کارها به سرانجام مطلوب برسد که بررسی کامل قبل از وارد شدن در کار، از پشیمانی جلوگیری میکند.
ج) از آفتهای کارخیر، اعلام آن قبل از رسیدن به نتیجة مطلوب است که باعث نابودی و فساد در کار میگردد.
د) مدوامت در انجام کار خیر: هیچگاه از انجام کار خیر دست برنداریم. «در کار خیر، حاجت هیچ استخاره نیست».
امید است این موهبتهای الهی و توفیقات رحمانی که نصیب شما نیکوکاران شده است در فرزندان و نسلهای آیندهتان ادامه یابد.
در پایان لازم میدانم به استحضار حضّار گرامی برسانم معرفی چهرههای ماندگار، نامآوران و خیّرین برتر در این مراسم باشکوه، گلچینی از ستارگان آسمان نیکوکاری و خیراندیشی بوده است و امید است بتوانیم در مراسم، دیگر چهرههای منوّر و خدمات ارزشمند و همّت بلند و سخاوتمندانة سایر خیرمندان را بهعنوان الگوی خدمت به جامعه معرفی نماییم:
در این چمن که ز گلهای برگزیده پُر است برای چیدن گل، انتخاب لازم نیست
(قیصر امینپور)
امید است با گسترش فعالیتهای جامعة خیّرین و نیکوکاران، نیازمندانِ دریافت کمک، با آرامش به بندگی خدا بپردازند تا در این مهد تشیّع یعنی اصفهان و شهری که دلسپردگان ولایتِ اهلالبیت(ع) شهروندان آن هستند، از امکانات مطلوب در عرصة سلامت بهرهمند گردند.
دولت جاوید یافت هرکه نکونام زیست کز عقبش ذکر خیر زنده کند نام را
(سعدی، گلستان، دیباچه)
از خداوند متعال دوام توفیقات همگان را در ظلّ توجهات خاصة قطب عالم امکان، ولیالله الاعظم، حضرت حجت ابن الحسن العسکری(عج) همراه با عزت و سربلندی و حیات طیّبه و سعادت ابدی خواهانم.
و آخر دَعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين