(1) یارا بهشت، صحبت یاران همدم است (2) دیدار یار نامتناسب جهنم است
(2) هردم که در حضور عزیزی برآوری (4) دریابکز حیات جهان حاصلآن دم است
(سعدی، غزلیات، غزل 76)
یکی از موضوعاتی که همیشه مرحوم پدرم به من و برادرانم گوشزد میکرد، احتراز و دوری از مصاحب بد بود.
(1) نخست موعظۀ پیر میفروش این است (2) که از مصاحب ناجنس احتراز کنید
(حافظ، دیوان اشعار، غزل ۲۴۴)
حاج سیدعلی رضازاده، حاج مهدی پوركاظمى، حاج محمدتقى پوركاظمى، حاج سیدحسین رضازاده، آیت اللَّه حاج سیدحسن فقيه امامى، حجت الاسلام و المسلمين خادمى
ایشان بهخوبی از تأثیر همنشین بد روی انسان آگاه بود و پرهیز از رفاقت با آنان را چونان اصلی اساسی، چه در مباحثاتشان با شاگردان و چه در گفتوگوهای خانوادگی، یادآوری میکرد. بنده نیز به تبعیت از فرمایشات و توصیههای خیرخواهانۀ پدر، همواره از این افراد دوری میکردم. خود این افراد نیز میدانستند که آبشان با امثال من که نماز اوّل وقتم ترک نمیشود و بزرگترین تفریحم شرکت در مجالس روضه و دعاست، در یک جوی نمیرود. افزون بر اینها، مادرم نیز بسیار مواظب رفتار و حرکات ما بود و همانگونه که پاکیزگی ظاهری فرزندانش برایش مهم بود، به تزکیۀ درونی آنان نیز اهمیت فراوانی میداد.
امام علی(ع) میفرماید:
«كسی كه شخصیت او بر شما مشتبه شد و از دین او اطلاعی نداشتید، به دوستانش نگاه كنید؛ اگر آنان از اهل دین خدایند، پس آن شخص نیز بر دین خداست؛ ولی اگر دوستان او بر غیر دین خدا بودند، پس بدانید كه او نیز هیچ بهرهای از دین خدا ندارد»
(بحارالانوار، ج 71، ص 197).
چگونگی ارتباط انسانها با یکدیگر و میزان و نحوۀ این ارتباطها از موضوعات مهم در مسائل اجتماعی است. انسان در هیچ حالی از دوست و همنشین، بینیاز نیست و یکی از عوامل شکلدهندۀ شخصیت او، دوست اوست. انسان موجودی تأثیرپذیر است و در شکلدهی روحیه و خُلقوخوی خود از افکار و صفات دیگران الهام میگیرد. قرآن کریم، پیامبران، امامان و بزرگان علمی و دینی ما همواره بر تأثیر دوست خوب و بد در اخلاق و رفتار تأکید و سفارش و ما را از چگونگی انتخابهایمان آگاه کردهاند. در قرآن کریم، در کنار معرفی دوست بد و ناباب، خصوصیات بسیاری برای دوست خوب ذکر شده است:
1. ایمان: مهمترین مسئله در انتخاب دوست، ایمان است. قرآن مجید در آیۀ اوّل سورۀ ممتحنه بر این ویژگی اخلاقی و فطری دوست خوب تأکید میکند و میفرماید:
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِياءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُوا بِما جاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهاداً في سَبيلي وَ ابْتِغاءَ مَرْضاتي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِما أَخْفَيْتُمْ وَ ما أَعْلَنْتُمْ وَ مَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبيل﴾
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، دشمن من و دشمن خودتان را دوستان خود مگيريد. شما با آنها طرح دوستى مى افكنيد، درحالىكه آنها به آنچه از حق براى شما آمده كفر ورزيده اند. آنها رسول خدا و شما را بهخاطر ايمانتان به خداى يكتا كه پروردگار شماست بيرون مى كنند؛ اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمده ايد. شما دوستى خود را پنهانى به آنها مىرسانيد درحالىكه من به آنچه پنهان داريد و آنچه آشكار كنيد داناترم. و هر كس از شما چنين كند پس حقّا كه راه راست را گم كرده است»
(ممتحنه، آیة 1).
در همینباره امام صادق(ع) نیز میفرماید:
«نشاید که مسلمان با بدکار و احمق و دروغگو برادری کند؛ ممکن است کیفر الهی بر بدکار فرود آید و دوست او را نیز فراگیرد»
(بحارالانوار، ج 71، ص 198)
2. احترام به مقدسات دینی: کسانیکه به شعائر دینی معتقد نیستند و حتی آن را بازیچه میدانند، یقیناً شایستۀ دوستی نیستند:
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الَّذينَ اتَّخَذُوا دينَكُمْ هُزُواً وَ لَعِباً مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ الْكُفَّارَ أَوْلِياءَ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنين﴾
«اى كسانى كه ايمان آوردهايد، كسانى را كه دين شما را به مسخره و بازى گرفتهاند، چه از آنان كه پيش از شما كتاب (آسمانى) به آنها داده شده و چه از كفار (ديگر)، دوستان و ياوران خود مگيريد، و از خدا پروا كنيد اگر شما مؤمنيد»
(مائده، آیة 57)
3. راستگویی: صدق، چه در اخلاق و چه در رفتار، همواره امری پسندیده است:
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقين﴾؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از خدا پروا كنيد و با راستگويان باشيد»
(توبه، آیة 119)
(1)خوب خوبی را کند جذب این بدان (2)طیّبات و طیّبین بر وی بخوان
(3)در جهان هر چیز، چیزی جذب کرد (4)گرم گرمی را کشید و سرد سرد
(5)قسم باطل باطلان را میکشند (6)باقیان از باقیان هم سرخوشند
(7)ناریان مر ناریان را جاذباند (8)نوریان مر نوریان را طالباند
(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش اوّل)
4. دوستی دوسویه: محبت یکسویه ارزشی ندارد و باعث پشیمانی و دردسر میشود:
﴿ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ وَ تُؤْمِنُونَ بِالْكِتابِ كُلِّهِ وَ إِذا لَقُوكُمْ قالُوا آمَنَّا وَ إِذا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ﴾
«هان اين شماييد كه آنها را دوست داريد و آنها شما را دوست ندارند، با آنكه شما به همة كتابها ايمان داريد، و چون با شما ملاقات كنند گويند: ايمان آورديم؛ و هنگامى كه با يكديگر خلوت كنند از شدت خشم بر شما سر انگشتان خود را مى گزند. بگو: از خشمتان بميريد، بهيقين خدا به آنچه در سينه هاست داناست»
(آل عمران، آیة 119).
5. خیرخواهی: چگونه میشود کسی ادعای دوستی با انسان داشته باشد، اما خیر و عافیتش را نخواهد؟ قرآن به این امر هشدار میدهد و میفرماید:
﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالاً وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ﴾
«اى كسانى كه ايمان آورده ايد، از غير خود براى خويش دوستِ محرم راز نگيريد، آنها از هيچ فسادى دربارة شما كوتاهى نمى كنند، مشقت و رنج شما را دوست دارند، دشمنى از دهنهايشان (سخنانشان) پديدار است، و آنچه سينه هايشان پنهان مى دارد بزرگتر است. ما براى شما نشانهها را روشن كرديم اگر مىانديشيد»
(آل عمران، آیة 118).
(1)منشین با بدان که صحبت بد (2)گرچه پاکی تو را پلید کند
(3)آفتاب ارچه روشن است او را (4)پارهای ابر ناپدید کند
(سنایی، دیوان اشعار، قصاید و قطعات، شمارۀ 69)
6. خوشاخلاقی: اخلاق نیکو در همۀ آیینها و جهانبینیها محبوب و پسندیده است. تندخویی باعث میشود اطرافیان انسان از او دور شوند:
﴿وَ لا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَ لاَ السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَميم﴾
«و هرگز امر نيك (از اعتقاد و كردار و گفتار) با امر بد يكسان نيست؛ با بهترين روش دفع كن، بهطورى كه بهناگاه آن كه ميان تو و او دشمنى است (چنان شود كه) گويى دوستى گرم و خويشاوند است»
(فصّلت، آیة 34)
حجت الاسلام و المسلمین حاج سیداحمد سجادی و حاج سیدحسین رضازاده در مکه مکرمه
مصداق کامل فضیلت، حُسن خُلق حضرت ختمیمرتبت رسول گرامی اسلام(ص) است. قرآن کریم این امتیاز گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی خداوند دانسته و میفرماید:
﴿فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ﴾
«پس به بركت رحمتى از جانب خداوند با آنها (امت خود) نرمخو شدى، و اگر بدخُلق و سختدل بودى، حتماً از دورت پراكنده مى شدند»
(آلعمران، آیة 159).
در روایت آمده که مردی خدمت پیامبر اکرم(ص) رسید و پرسید:
«یا رسولالله، دین چیست؟»
فرمود:
«حُسن خُلق.»
وی به دفعات و حالات مختلف این پرسش را انجام داد و هربار در پاسخ از زبان پیامبر گرامی میشنید که
«دین یعنی حُسن خُلق».
پاسخ پایانی حضرت بسیار درخور تأمل و دقت است که فرمودند:
«دین آن باشد که غضبناک نشوی و با خلق خدا درشتی نکنی»
(بحارالأنوار، ج 68، ص 393)
(1)تیغ حلم از تیغ آهن تیزتر (2)بل ز صد شکر ظفرانگیزتر
(مولوی، مثنوی معنوی، دفتر اوّل، بخش 172)
حکما نیک گفتهاند که انسان خوشخو و نیکمحضر را میتوان در چند خصلت و علامت جستوجو کرد و شناخت: انصافداشتن، عیوب دیگران را نجستن، تشویق مردم به کار و عمل نیکو، رواساختن حاجات محتاجان، دیدن عیوب نفس خویش، گفتن سخن خوب و خوش با مردم، پذیرفتن عذر دیگران و غمخواربودن با درد مردمان.
حُسن خُلق نیمی از دین، خیر دنیا و آخرت و مایۀ سعادت انسان و سبب ورود او به بهشت است. اهمیت حُسن خُلق در حسابرسی قیامت، بهقدری است که مطابق احادیث، هیچچیز در میزان عمل انسان، از حُسن خُلق برتر و سنگینتر نیست. یکی از سؤالات در قیامت، اخلاق نیکوی افراد است. افراد نیکو، اجری همسنگ روزهدارانِ شبزندهدار و مجاهدانِ در راه خدا دارند. بنابر احادیث از ثمرات حُسن خُلق در دنیا فزونی رزق، طول عمر و آبادی دنیاست.