در عصر باشکوه آلبویه، این محله رونق بسیاری داشت. حتی حاکم وقت اصفهان، علاءالدولۀ دیلمی، در این محله ساکن بود. امروزه گنبد و بارگاهی در آنجا باقی مانده که آن را گنبد حضرت ابنسینا میگویند. این مکان سالها جایگاه تدریس ابنسینا بود و بسیاری از مباحث علمی و فلسفی شیخ در این مکان شکل گرفت. در دوران بعد از آلبویه هم دردشت، محلۀ بسیار مهمی بود. از مشهورترین ساکنان این محله وزیر معروف عصر سلجوقی، خواجهنظامالملک بود که مدرسۀ نظامیه را بنا نهاد.
بناهای تاریخیِ این محله چون نگین انگشتری در حوزۀ اطلس تمدن و فرهنگ والای اصفهان میدرخشد. خانههایی نظیر خانۀ نیلفروشان ازجمله زیباترین خانههای تاریخی در ایران است. بافت مردمی این محله را ساکنان اصیل و قدیمی اصفهان همچون فامیلهای کرباسی، نیلفروشان، حریری و رضازاده تشکیل میدهد. وجود علمای فرهیخته، شخصیتهای برجستۀ علمی و اجتماعی، مساجد و هیئتهای مذهبی که خود نقش بسزایی در دیانت و توجه به خاندان عصمت و طهارت و فضای معنوی محلة دردشت ایفا میکند، نیز از دیگر امتیازات این محله است.
مسجد آقانور
یکی از مراکز مهم فرهنگی و دینی این محله، مسجد «آقانور» است که از معنویت خاصی، هم در ساخت ساختمان و معماری و هم از لحاظ جایگاه برخوردار است. این مسجد، مأمنی برای گردهمایی و تجمع اهالی آن منطقه و اقامۀ فریضۀ نماز محسوب میشود و یکی از امتیازات ویژۀ حوزۀ فرهنگی - اجتماعی شهر دیرپای اصفهان است. بانی این مسجد، نورالدین محمد اصفهانی است. شروع ساخت این مسجد در دوران پادشاهی شاهعباس اوّل و تاریخ اتمام آن در نخستین سال سلطنت شاهصفی است. به همین مناسبت در کتیبۀ اصلی مسجد بر سردرب شرقی، نام هر دو پادشاه آمده است. کتیبۀ سردر مسجد به خط محمدرضا امامی است که از خوشنویسان صاحبنام قرن یازدهم قمری و معاصر شاهعباس اوّل و شاهسلیمان است. او از شاگردان بنام علیرضا عباسی کاشی بوده است. شبستان زیبا و جالب آن از نفایس مسجد آقانور است. نور این شبستان از طریق قطعاتی از سنگ مرمر شفاف تأمین میشود. ستونهای شبستان این مسجد نیز در نوع خود جالب است. بر طرفین محراب این شبستان، با خط بنایی مشکی ساده بر زمینۀ زرد، عبارات مذهبی نوشته شده است. سردر خارجی این شبستان نیز با کاشی گره و خطوط بنایی تزیین شده است. مسجد آقانور در جنگ تحمیلی آسیبهای فراوانی دید. خوشبختانه این مسجد بعد از جنگ به شیوۀ پیشین بازسازی شد.
مسجد آقانور غیر از کتیبههای مختلفی مشتمل بر کلمات شریفه، چهار فقره کتیبۀ کاشیکاریشده دارد. این چهار کتیبه به شرح زیر است:
کتیبه سردرب بزرگ مسجد آقانور
1. اوّلین کتیبه بر سردرب بزرگ به طرف کوچۀ دردشت تعبیه شده و به خط ثُلث درشت سفیدرنگ روی زمینۀ لاجوردی کاشیکاری، این عبارت نوشته شده است:
«قال الله تعالی: (إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللّهِ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلوة وَآتَى الزَّكَوة) در ایام دولت جاویدمدت کلب آستان علی بن ابیطالب(ع) عباس حسینی و در جلوس پادشاه عادل شاهصفی بهادرخان (خلّد الله مُلکه و سلطانه و افاض علی العالمین برّه و عدله و احسانه) توفیق یافت نورالدین محمد اصفهانی به اتمام عمارت این مسجد خالصاً لوجهالله کتبه محمدرضا الامامی 1039 انتهی.»
زیر کلمۀ «علی بن ابیطالب» در منتهیالیه کتیبه، دست راست سردرب، تاریخ 1291 با عدد دیده میشود که مربوط به تاریخ تعمیر سردرب است.
کتیبه پنج مصراع (کتیبه العبد نورا)
2. در ایوان شرقی مسجد، در دو ضلع روبهروی شمالی و جنوبی، هر طرف پنج مصراع اشعار ذیل به خط نستعلیق بسیار زیبا (نورا) با قلم درشت کتیبهای و به رنگ سفید روی زمینۀ آسمانی، کاشیکاری شده است.
قطعۀ اشعار، متضمّن تاریخ شروع بنا یا اثناء کار است و به این قرار:
(1) «صاحب خُلق و فيض آقانور (2) كه چو خورشيد مهربان عَلَم است
(3) مسجدی ساخت در كومكی (4) كه به گيتی يگانة حرم است
(5) اينچنين مسجدی كه خاك درش (6) غيرتافزای جنّت و اِرم است
(7) سال تاريخ این خرد گفتا (8) مصرع آخرين اين رقم است
(9) معبد اهل اصفهان چون شد (10) مسجد نور كعبة عَجم است
مصراع مادهتاریخ به حساب ابجد، 1034قمری میشود.
کاتب این کتیبه، نورالدین، پسر صدرالشریعة اصفهانی معروف به «نورا» است که از شاگردان میرعماد و از خوشنویسان معروف قرن یازدهم قمری از اَقران رشیدا و ترابای اصفهانی است و نمونة دیگری هم از خط او ظاهراً در بالای سرستونهای سنگ مرمر زیر گنبد بزرگ مسجد شاه اصفهان (جامع عباسی) است و آن این است:
«لَوِ اجْتَمَعَ النّاسُ عَلی حُبِّ عَلِیِّ بْنِ أبی طالِبٍ لَما خَلَقَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ النّارَ»
(خوارزمی، المناقب ، ج 1، ص 54)
3. دور ایوان بزرگ، جلوی گنبد جنوبی، آیۀ ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِيالسَّمَواتِ وَ مَا فِيالْأَرْضِ﴾ به خط ثُلث درشت بسیار خوب کاشیکاری شده است. این نوشته دستخط آقا محمدباقر شیرازی اصفهانی است و به رنگ سفید بر زمینۀ آسمانی نوشته شده است. نام کاتب و تاریخ کتابت نیز در منتهیالیه نصف دست راست نوشته شده است: «کتبه محمدباقر الشیرازی 1258». باقی سوره در نصف دست چپ ایوان است بدون نام کاتب.
در بخش آخر کتیبه، بالای حروف، تاریخ 1279 به عدد نوشته شده است؛ بدون اینکه اسمی از تاریخ تعمیر و کاتب آن آورده شده باشد. ظاهر این است که قسمتی از تزیینات و تعمیرات مسجد ازجمله نصف کتیبه به خط آقا محمدباقر در این ایوان و بالای سردرب دیگرِ مسجد در سال 1258، زمان سلطنت محمدشاه قاجار انجام گرفته و بعد از آن در سال 1279 زمان سلطنت ناصرالدین شاه، باز تزیین یا تعمیری در مسجد به عمل آمده است و محتمل است که سال 1258 متعلق به اصل کتیبه باشد که گردة آن را از سابق داشته و در تعمیر و تزیین 1291 آن را بهکار برده باشند و نظیر این عمل را در بعض ابنیه و عمارات دیگر دیدهایم. چون خطاط ماهری نبوده یا در خرج صرفهجویی میشده است، از گردههای قدیم استفاده کردهاند. والله اعلم.
4. کتیبۀ سردرب کوچک در کوچۀ پشت مسجد که از یکطرف به شهشهان میرود، به خط ثُلث ریزتر از کتیبۀ سردرب بزرگ کاشی، کاشیکاری شده است. این کتیبه نیز به خط محمدباقر شیرازی است و بدون تاریخ کتابت: «قال الله تبارک و تعالی: ‘قُل لِّمَنِ الْأَرْضُ وَ مَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ سَيَقُولُونَ لِلَّهِ’ یا عالمالغیب والشهاده کتبه محمدباقر شیرازی».
آقا محمدباقر شیرازی از خوشنویسان بزرگ ثُلث در زمان محمدشاه قاجار بوده و کتیبۀ پیشانی ایوان بزرگ مسجدشاه هم به خط اوست.
یکی از امامان جماعت که در مسجد آقانور اقامۀ نماز میکرد، حضرت حجتالاسلام حاج حیدرعلی صلواتی از روحانیون و وعاظ شاخص بود. ایشان عالمی فاضل و زاهدی پرهیزگار و واعظی شهیر و عابدی مُهذّب بود که با بهرهبردن از محضر بزرگان علم و فقاهت در اصفهان و قم به مقام اجتهاد رسید. منابر او مشحونِ وعظ، حکمت، نقل حدیث و اخبار، تفسیر کلامالله مجید و ذکر مصائب و مناقب اهلبیت(ع) بود. او به فنون ادبی و خطابه در سرودن شعر، توانا بود و ذوقی سرشار داشت و مجموعهای از رباعیات و قطعات از او بهجا مانده است. از ایشان کتابهایی نظیر مناجات علی با خدا بهنام نجمالسَهل که ترجمانی از دعای کمیل به نظم است، دیوان اشعار و سفرنامۀ عتبات عالیات و رسالههایی چون کلید سعادت خدا و بنده، اصول و مجالس به یادگار مانده است.
در این مسجد در کنار اقامۀ فریضۀ نماز و برگزاری مجالس وعظ و خطابه، کارهای خیر و عامالمنفعۀ مختلفی انجام میشد. برخی از این اقدامات عبارتند از: فراهمکردن مقدمات ازدواج و تأمین جهیزیه برای خانوادههای متقاضی و نیازمند، تأمین و ادای قرض مقروضان، جمعآوری سرمایه و امکان کسبوکار برای جوانان، اهتمام به مسائل مسکن و تعمیر منازل قدیمی و دیگر کارهای مشابه که همه با همّت بزرگترهای متدیّن نمازگزار و با مشارکت آنان انجام میشد.
هیئت بنی فاطمه محله دردشت
هیئت بنیفاطمة محلۀ دردشت، همچون نگینی در اصفهان میدرخشید. در این هیئت، شخصیتهایی چون مرحوم مرشدزاده، حاج مرشد احمد صفا و حاج سیّد علی سقایی و دیگر پیرغلامان حضرت امام حسین(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) شرکت میکردند. جوانان و اقشار مختلف از همۀ طبقات سنی با افتخار زیر پرچم حضرت زهرا(س) جمع میشدند و با سکانداری مرحوم مرشدزاده که از ذاکران نامی زمانۀ خود بود، در راستای اقامۀ عزای خاندان رسالت، بهویژه سرور شهیدان حضرت امام حسین(ع) و مادر مظلومش حضرت فاطمه زهرا(س) با راهاندازی قافلۀ عزاداری در پاتوقهای هیئتهای مختلف و همچنین در مسیر بازار اصفهان عزاداری میکردند.
مردم محلۀ دردشت برای خانوادههای سادات، ارزش و احترام ویژهای قائل بودند. این مسئله و نیز توجه و تأکید پدر در تعلیم و یادگیری مسائل دینی، عقیدتی و تربیتی باعث میشد تا ما از همان ابتدا متوجه رفتار و گفتارمان باشیم و طریق مذهب، سنّت و سیرۀ اهلبیت عصمت و طهارت(ع) را در پیش بگیریم تا علاوه بر اتصال و ارتباط موروثی با خاندان رسالت، در عمل نیز تابعی مناسب برای دستورات و فرامین ارزندۀ آن بزرگواران باشیم و مصداق این سخن زیبا و حکیمانۀ حضرت امام جعفر صادق(ع) بشویم که فرمود:
«كُونُوا دُعَاةً إِلَى أَنْفُسِكُمْ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ وَ كُونُوا زَيْناً وَ لَا تَكُونُوا شَيْنا»
(كافي، ج 2، ص 77)
حجت الاسلام حاج حيدرعلى صلواتى
جمعى از شعرا و مداحان اصفهان از جمله حاج مرشد فرج اللَّه كشكولى(رواس) ميرزا على مشفقى و استاد صغير اصفهانى
سیدتقی زعفرانى، ميرزا محمود مرشدزاده، رمضان ظریفى و محمد استكى
محمدباقر شهبازی، حاج مرشدمرتضى اشتری، مرشد رمضان ظریفى، حاج مرشد حسين فلاحتى، حاج پهلوان رضا كاویانى، حاج مرشد حسن اشتری اعضای هیئت بنی فاطمه 1340
منبع: کتاب شرح کامروایی