وقف در لغت بهمعنای ایستادن، ماندن و آرامگرفتن است و در اصطلاح فقهی، نگهداشتن و حبسکردن عین ملک است و مصرفکردن منافع آن در راه خدا. صدقات جاریه، بهخصوص وقف، از بهترین و مؤثرترین شیوههای انفاق است و موجب میشود برای همیشه آثار و خیرات بخشش مال، شامل حال واقف شود و از بهرههای معنوی و اخروی آن سود ببرد. وقف از مختصات نظام حقوقی و اقتصادی اسلام است؛ اما در همۀ جوامع، نوعی از وقف وجود دارد و اگرچه نام وقف بر آنها اطلاق نمیشود، عمل آنها شبیه وقف است. وجود انواع معابد در اجتماعات مختلف و تخصیص اموال و املاک به آنها و نیز مؤسسههای خیریهای که در سراسر دنیا بهوجود آمده است، همگی حکایت از وجود نوعی وقف دارد. بنابراین، باید گفت که وقف از دیرباز در اَشکال گوناگون در تاریخ بشر وجود داشته، اما اسلام آن را در مسیری روشنتر، منطقیتر، هدفدارتر، مترقیتر و دقیقتر قرار داده است.
در قرآن کریم آیهای که بهروشنی به وقف اشاره کند، وجود ندارد؛ اما از محتوای برخی از آیات درمییابیم که به این سنّت حسنه سفارش شده است. در سورههای آلعمران، بقره و مزمّل اشاراتی کلی بر انجام خیرات و تحریض به آنها وجود دارد؛ اما در دو آیۀ 46 سورۀ کهف و 76 سورۀ مریم این اشاره روشنتر است:
﴿الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلا﴾
«مال و فرزندان زيب و زيور زندگى دنيايند، و ماندگارهاى نيكو (مانند اعتقادات حقّه و فضائل نفسانى و عملهاى نيك) در نزد پروردگار تو از نظر پاداش بهتر و از نظر اميد (به بازتاب دنيوى و اخروى آن) نيكوتر است»
(كهف، آیة 46)
﴿وَ يَزيدُ اللَّهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا﴾
«و خداوند بر هدايت كسانى كه هدايت يافتهاند مى افزايد، و ماندگارهاى شايسته (عقايد حقّه و فضائل نفسانى و عملهاى صالح) نزد پروردگارت از نظر پاداش (اخروى) و از نظر عاقبت بهتر است»
(مریم، آیة 76)
وقف، عمل صالحی است که علاوه بر اینکه خود ماندگار است، نام واقف را نیز جاودانه میسازد و برای او خیر جاویدان به ارمغان میآورد. وقف احسانی است عاری از منّت و خالی از اذیت و نیز صدقهای است که به تحقیر شخصیت دیگران منجر نمیشود. ائمۀ اطهار(ع) نیز در اجرای سنّت وقف پیشقدم بوده و همواره مردم را به آن توصیه و سفارش کردهاند. امام علی(ع) چاهها و باغهای بسیاری را که بهدست خود احداث میکرد، در راه خدا و مسلمانان وقف میکرد که برخی از این چاهها و قنوات هنوز در کشور عربستان با عنوان «آبار علی» (چاههای علی) شناخته و استفاده میشود.
وقف، ثروت و مایملک را بسان چشمهای همیشهجوشان درمیآورد که هرگز از جوشش بازنمیایستد و برای همیشه خیر و برکت را در بستر زمان و اجتماع جاری و صاحب خویش را از بهرههای عظیم آن برخوردار میکند. در کتابهای تاریخ و حدیث آمده است که اغلب صحابۀ پیامبر اسلام(ص) از خود موقوفاتی را به یادگار گذاشتهاند. جابر بن عبدالله انصاری میگوید: «از یاران پیامبر(ص) کسی نبود که تواناییهایی داشته و چیزی را وقف نکرده باشد.»
زندگی دنیوی بهطور قطع و یقین، فانی و محکوم به فناست و حتی محکمترین ساختمانها و قویترین انسانها نیز از این قاعده مستثنی نیستند. آیۀ 78 سورۀ نساء، ناظر به همین معناست که دنیا و هرچه در آن است، نابود خواهد شد و چیزی از آن باقی نمیماند:
﴿أَيْنَما تَكُونُوا يُدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ كُنْتُمْ في بُرُوجٍ مُشَيَّدَةٍ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ إِنْ تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ يَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِكَ قُلْ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَما لِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا يَكادُونَ يَفْقَهُونَ حَديثاً﴾
«هر جا باشید، مرگ شما را درمییابد؛ هرچند در برجهای محکم باشید. و اگر به آنها (منافقان) حسنه (و پیروزی) برسد، میگویند: این از ناحیة خداست، و اگر سیّئه (و شکستی) برسد، میگویند: این از ناحیة توست. بگو همۀ اینها از ناحیۀ خداست. پس چرا این گروه حاضر نیستند سخنی را درک کنند؟»
از دیگر سو، آنچه باقی است و اثرات آن از بُعد مادی در زندگی عینی بادوامتر و از لحاظ زندگی حقیقی، ابدی و فناناپذیر است، اعمال صالح و ارزشمندی چون باقیات صالحات یا همان وقف است. برایناساس، اگر بتوان انسانهای مصلح را با انجام اعمال صالح با خداوند متعال و ذات پاک او که ابدی است پیوند داد، رنگ جاودانگی به خود میگیرند. خداوند در قرآن کریم در اینباره میفرماید:
﴿وَ يَزيدُ اللَّهُ الَّذينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا﴾
«و خداوند بر هدايت كسانى كه هدايت يافتهاند مىافزايد، و ماندگارهاى شايسته (عقايد حقّه و فضائل نفسانى و عملهاى صالح) نزد پروردگارت از نظر پاداش (اخروى) و از نظر عاقبت بهتر است»
(مریم، آیة 76)
برخی از مصارف وقف عبارت است از:
1. تعلیم و تربیت رایگان؛ از قبیل احداث مدارس، کتابخانهها و...
2. معالجه و درمان بیماران؛ نظیر احداث مراکز بهداشتی و درمانی و...
3. احداث مراکز علمی و تحقیقاتی و تأمین بودجههای آنها؛ نظیر دانشگاهها
4. کمک به زوّار و مسافران
5. حمایت از فقرا و مساکین و ایتام
6. آب و آبیاری
گسترۀ حوزۀ وقف در جامعه، معیار ارزشمندی برای دینداری، دینباوری و آخرتگرایی است؛ بهگونهای که میتوان با آن ایمان جامعه را سنجید. وقف و موقوفات از آن جهت که حاکی از وجود مردم خیّر و دینباور است، همچون آینهای ایمان قلبی آنان را مینمایاند؛ اما از آن جهت که چگونه با آن برخورد میکنند، تقوای مصرفکنندگان را هم به نمایش میگذارد.
حاج سیّد حسین رضازاده بر این باور است:
«آنچه مهم است، در مرحلۀ اوّل رضایت خالق و ائمۀ معصومین(ع) و سپس بهرهمندی مردم از این موقوفههاست. در تمام سالهایی که از عمرم میگذرد، ذرهای از تلاش و کوشش برای خدمترسانی به خلق خدا دریغ نکرده و تمام موقوفهها را بهنام یکی از ائمۀ معصومین(ع) مزیّن کردهام تا هرکس که از این مراکز و مؤسسات بهرهمند میشود، بداند که این بناها ساختۀ عشق به اهلبیت(ع) است و بس. اين نامهاى مقدس، ريشه و هدف اصلى كار را نشان مىدهد. بهعبارتی، هم آغاز راه بوده است، هم ميانۀ راه و هم سرانجام و در نهایت اینکه تمام اين موقوفهها، محصول تعاليم و ارشاد ائمۀ معصومين(ع) بوده است.
از دیدگاه من، یگانه عنصر مهم انگيزه است، نه ساختمان و محل و... . وقف از نظر من باید محصول ايمان به خداى يكتا، عشق به مردم، عمل به وظيفۀ دينى و انسانى، عشق به پايدارى اين مرز و بوم و جوشش از درون براى رسيدن به آرمانهاى بلند انسانى باشد كه همگى برگرفته از تعاليم ارزشمند و نورانى اهلبيت عصمت و طهارت(ع) است.»