در نگاهی کلان، هر شهر برگرفته از شخصیتهای شهری خُرد و کلان با موقعیتهای اجتماعی مختلف است. شخصیت شهریِ هر فرد بنا بر موقعیتی که در آن قرار گرفته است، دارای نقشهایی است که به فراخورشان از هویتی مستقل برخوردار میگردد. این، شخصیت شهری است که باعث پیوند فرد با محیط پیرامون خود و خلق موقعیتهای جدید میشود. بهعبارتدیگر، شهر یا محیط زندگی ما، مکانی است که به افراد توانایی میدهد از موقعیتهای جدید استفاده کنند. شهر، محیطی برای پرورش استعدادهای انسانهاست. شهر، نهادی است که بر اثر کُنش و تعاملات اجتماعی شکل میگیرد و بنابر آموزشها، ارزشها و شخصیت شهری افراد، تضعیف یا تقویت میشود.
انسان موجودی اجتماعی و تأثیرگذار در محیط پیرامون خود است. محیط پیرامون هر انسانی بهنوبة خود، عاملی تأثیرگذار در تعیین شخصیت، شکلگیری و تکامل هوش اجتماعی بهشمار میرود. هوش اجتماعی و عزتمندی، دو متغیّر تأثیرگذار در تکوین شخصیت فردی و اجتماعی افراد جامعه محسوب میشوند. هوش اجتماعی به نحوة تأثیرگذاری فرد در موقعیتهای هیجانی اشاره دارد و اگر فرد بتواند خود را در این موقعیتها با مدیریت زمان و مکان و آگاهی نسبت به آن موقعیت، تطبیق بدهد، میتواند فردی عزتمند محسوب شود.
بارها به این نکته فکرکردهایم که چگونه میتوانیم شخصی باشیم با هوش اجتماعی زیاد و با عزت و افتخار و سربلندی در جامعة شهری زندگی کنیم. عزت چیست؟ چرا عزت؟ آیا افراد میتوانند بدون عزتمندی، زندگی کنند؟ زندگی بدون سرافرازی و عزتمندی چگونه است؟ بهراستی، چرا عدهای از ما بهدنبال بهدست آوردن عزت بدون دردسر هستیم؟ برای پاسخدادن به این پرسشها، واژة «عزتمندی» را در قرآن بررسی کردهایم.
عزتمندی در قرآن
کلمة «عزیز» در قرآن 87 بار در وصف پروردگار لایزال بهصورت زیر بهکار رفته است:
47با ر با صفت «الحکیمِ» (الْعَزيزِ الْحَكيمِ: شكستناپذير حكيم)؛
13بار با صفت الرَّحيمُ (الْعَزيزُ الرَّحيمُ: شکستناپذیر مهربان)؛
7بار با صفت« لَقَوِيٌّ» (قَوِيٌّ عَزيزٌ: نیرومند شکستناپذیر) 1
6بار با صفت «الْعَليمِ » (الْعَزيزِ الْعَليمِ: شکستناپذیر دانا) 2 ؛
3بار با صفت «ذُو انتِقَامٍ» (عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ: شکستناپذیر انتقامگیر)؛ 3
یک بار با صفت «ذِى انتِقَام» (عَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ: شکستناپذیر انتقامگیر)؛ 4
3بار با صفت «الْحَميد« (الْعَزيزِ الْحَميد: شکستناپذیر ستوده) 5 ؛
3بار با صفت «الْغَفَّارُ» (الْعَزيزُ الْغَفَّارُ: شکستناپذیر آمرزنده) 6 ؛
2بار با صفت «غَفُورُ» ( الْعَزيزُ الْغَفُورُ: شکستناپذیر آمرزنده) 7 ؛
یک بار با صفت «الْوَهَّابِ» (الْعَزيزِ الْوَهَّابِ: شکستناپذیر بخشن ده) 8 ؛
یک بار با صفت «مُّقْتَدِر» (عَزِيزٍ مُّقْتَدِر: شکستناپذیری نیرومند 9 ).
|
فراوانی |
درصد |
1. الْعَزيزِ الْحَكيمِ |
47 |
54% |
2. الْعَزيزُ الرَّحيمُ |
13 |
14% |
3. قَوِيٌّ عَزيزٌ |
7 |
8% |
4.الْعَزيزِ الْعَليمِ |
6 |
7% |
5.عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ |
4 |
5% |
6.الْعَزيزِ الْحَميد |
3 |
4% |
7.الْعَزيزُ الْغَفَّارُ |
3 |
4% |
8.الْعَزيزُ الْغَفُورُ |
2 |
2% |
9.الْعَزيزِ الْوَهَّابِ |
1 |
1% |
10.عَزِيزٍ مُّقْتَدِر |
1 |
1% |
جمع |
87 |
100% |
آری، مالك هستی جهان آفرینش، پروردگار متعال است و ملك و عزت و هرگونه خيرات به اراده و مشیّت اوست. مشيت او از روى حكمت جهان آفرينش و عالم انسانيت است.بدون حساب و بىدليل چيزى را به كسى نمیبخشد يا از او نمیگیرد (آلعمران، آیة 26)؛ درحالیکه بعضی از مردم تصور مىكنند كه عزت و بزرگوارى و منزلت در اثر مال و ثروتاندوزی و خود پسندى و تكبّر حاصل مىشود و از این نکته غفلت دارند كه دنيا و اعتبارات آن، ظاهرى، موقتی و زودگذر است و گذشته از اين، عزت و افتخار اعتباری، موجب اعتبار آدمی نیست، بلكه بر نياز و فقر آدمى مىافزايد.
عزتمندی در روایات
امام سجاد(ع) میفرمایند: «الهی مرا در زمرة كسانى درآور كه به پناهبردن به تو خو گرفته و در سوداى با تو سود برده و به عزّت و توانایى تو پناه برده. از فضل و بخشش بسيار تو، روزى حلال بر ايشان فراخ گشته و بهوسيلة تو از ذلّت و خوارى به عزّت و بزرگوارى رسيده و از ظلم و ستم به عدل و داد تو پناه جسته و به رحمت و مهربانيات از بلا و گرفتارى بهبودى يافته و به بىنيازيات از فقر و بىچيزى توانگر گشتهاند.» 10
شاخصه های عزتمندی در جامعه شهری
عزتمندی در افراد چگونه شکل می گیرد؟
1. دانش و آگاهی: دانش و آگاهی از شخصیت خود و محیط پیرامون و نشان دادن عکسالعملِ متناسب با موقعیت، از نشانههای درایت و هوشمندی فرد محسوب میشود: «الْعَزيزِ الْحَكيمِ»، «الْعَزيزِ الْعَليمِ».
مثلاً در نظر بگیرید دعوایی بر سر جای پارک ماشین رخ داده است. به نظر شما، چه کسی عقبنشینی میکند؟ در اینجا هوش اجتماعی، نقشی اساسی ایفا میکند. فردی که گذشت میکند، اگر حق با او باشد، مسلّماً توانسته است به این وسیله تنشهای پیرامون خود را کم کند. همین باعث میشود تا وی در میان دوستان خود فردی عاقل شناخته شود.
بر اساس این نکته، عزتمندی بههمراه حکمت، سبب افزایش محبوبیت فرد در محیط میشود؛ و این خود یکی از راههای رسیدن به هوش اجتماعیِ مطلوب در جامعة شهری است: «الْعَزيزِ الْحَكيمِ».
2. مهربانی: شاخصة مهم دیگر در شکلگیری عزتمندی، مهربانی و دلسوزی به همنوعان و شهروندان است: «الْعَزيزُ الرَّحيمُ».
3. شایسته تقدیر: جامعه، کسی را باعزت و باوقار میداند که در موقعیتهای گوناگون، آرامش خود را حفظ کند و بهترین تصمیم، یعنی تصمیمی ستودنی و شایسته بگیرد: «الْعَزيزِ الْحَميد».
4. بخشش: در دین مبین اسلام، همة افراد دارای عزت و کرامت انسانی هستند. شخصی که بتواند در موقعیتهای حساس به تأسّی از معصومین(ع)، از خطای دیگران چشمپوشی کند، به عزت میرسد: «الْعَزيزُ الْغَفُور».
5. باثبات بودن: عزتمندی افراد، همراه با اقتدار و صلابت است؛ اینکه در موقعیتهای مختلف، رفتاری یکسان داشته باشیم و دچار تزلزل شخصیتی نشویم: «عَزِيزٍ مُّقْتَدِر».
6. دوستداشتن: دوستداشتن، عاملی است پوششی و دارای دو بخشِ درونی و بیرونی است. در بخش درونی، مؤلّفههایی نظیر بخشش، مهربانی و آرامش و در بخش بیرونی، مؤلّفههایی نظیر آگاهی و اقتدار به محیط اطراف را شامل میشود.
چگونگی شکل گیری هوش اجتماعی در سایه عزتمندی
هوش اجتماعی در سایة عزتمندی، باعث تکامل شخصیت افراد در محیطهای مختلف جامعه میشود. فرد برای رسیدن به عزت و افتخار اجتماعی، به کتترل مدبّرانه و هوشمندانة عواطف و احساسات خود نیاز دارد. دو عامل عزتمندی و هوش اجتماعی، مکمّل یکدیگرند.
فرآیند شکلگیری هوش اجتماعی را میتوان در سایة مؤلّفههای زیر ترسیم کرد:
1. ایمان به خدا
2. دانش و آگاهی به موقعیتها و شرایط مختلف (در مراحل مختلف با درایت عملکردن)
3. توجه به ارتباطات انسانی
4. استفاده از رهنمودهای افراد مدبّر برای ادارة بهتر مسائل
5. تنبیه و تشویق بههنگام و مؤثر
6. وفای به عهد
7. اجرای بهموقع قوانین
8. مستقل و مدبّر بودن و دخالت ندادن نظریات غیرمرتبط دیگران در موقعیتها و شرایط حساس
بروز تواناییها و استعدادهای افراد زمانی شکل میگیرد که فرد به تکامل شخصیتی خود نزدیک شده باشد. تکامل شخصیتی چگونه شکل میگیرد؟ مدیریت و کنترل هوشمندانة هوش اجتماعی سبب میشود تا اعمال افراد در نهایت درایت و تدبّر انجام پذیرد و این خود عاملی نهفته است تا انسان به هدف نهایی خلقت که همانا «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» است، نزدیک شود.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عِزَّتِكَ بِأَعَزِّهَا وَ كُلُّ عِزَّتِكَ عَزِيزَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّهَا
خدايا از تو درخواست مى كنم به عاليترين مراتب عزتت در صورتى كه تمام مراتب آن عالى است خدايا پس از تو درخواست مى كنم به حق تمام مراتب عزتت
فرازهایی از دعای سحر
پی نوشت ها:
1. سوره حج 22 : 40،74، حدید 57: 25، مجادله 58 : 21، شوری 42: 19، هود 11: 66، احزاب 33 : 25.
2. سوره انعام 6 : 96، نمل 27: 78، یس 36: 38، غافر 40: 2، فصلت 41: 12،زخرف 43: 9.
3.سوره ابراهیم 14 : 47،آ ل عمران 3 : 4،المائده 5: 95،
4. سوره زمر 39: 37
5. سوره سبأ 34 : ۶ ، البروج85 : ۸ ،ابراهيم 14 : ۱ .
6. سوره ص 38 : ۶۶ ، الزمر 39 : ۵ ، غافر 40 : ۴۲ .
7. سوره الملك 67 : ۲ ، فاطر35 : ۲۸
8. سوره ص38 : 9.
9. سوره قمر54: 42.
10-علی بن حسین «علیه السلام»، صحیفه سجادیه، منرجم علی نقی فیض اصفهانی، محقق/مصحح: عبدالرحیم افشاری زنجانی، (تهران: فقیه) ص174
♦قاموس قرآن، انتشارات الاسلامیه، تهران،1387، ج5و6و7، " حرف غ" از سید علی اکبر قرشی
♦دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی. انتشارات دوستان–انتشارات ناهید، 1389، ج2"حرف ع" از بهاء الدین خرمشاهی