کاربرد اِلمان های هنر اسلامی در موسسه اهل البیت «علیهم السلام»

نقش هنر در ترویج و تعمیق ارزش‌‌های فرهنگی جامعه، حیاتی، تأثیرگذار و انکارناپذیر است. هنر، علم زیبایی و زیباشناسی است و همة ملت‌‌ها و قومیت‌‌ها علاقه‌مند هستند آن را در حیطة خود منحصر بدانند و از آن برای انتقال فرهنگ و باورهای خود به دیگران استفاده کنند. هنر، نوعی ارتباط مفهومی با مخاطب فراهم می‌‌کند. از طریق هنر می‌‌توان بسیاری از مفهوم‌‌ها که در زبان گفتاری و نوشتاری دارای هزینه است را به روشی ساده‌‌تر منتقل کرد. عاملی که به هنر نقش و جان می‌‌دهد، عواطف و احساسات افراد است. تأثیری که دیدن یک تصویر یا خواندن یک نمایشنامه در ذهن مخاطب می‌‌گذارد، به‌مراتب بیشتر از صدها جزوه یا کلاس آموزشی است.
با توجه به این پیش‌فرض، با استفادة درست از اِلِمان‌‌ها و عناصر هنری در یک تابلو یا یک مجموعة هنری یا معماری می‌‌توان اثری فراموش نشدنی در مخاطب بر ‌جای گذاشت و او را به تفکر و تعمّق واداشت. در مفهومی کلان، از طریق هنر می‌‌توان درک و تصور مخاطب را از یک دین یا آیین تغییر داد و وی را به کنکاش و جست‌وجوی بیشتر برای رسیدن به حقیقت سوق داد. از طریق هنر می‌‌توان اثری فاخر و جذّاب که مطابق با معیارها و آموزه‌‌های قرآن و اهل‌بیت(ع) باشد به جهانیان عرضه کرد. 
در این نوشتار به‌اختصار هنر و اِلِمان‌‌های هنر اسلامی را با استفاده از منابع تاریخی و دیدگاه‌های صاحب‌نظران عرصة هنر بررسی می‌کنیم.

تعریف هنر اسلامی

کریستین پرایس در کتاب تاریخ هنر اسلامی در توصیف آشناشدن اعراب با هنر اسلامی چنین می‌‌گوید:
«چیرگی عرب‌ها بر جهان، ایشان را با پیشة هنر آشنا ساخت. بیابان‌‌گردان که پیوسته در چادرهای پشم بز زیسته بودند، ناگهان پرستشگاه‌‌های ایرانی و یونانی را با موزاییک‌‌های زرّین دیدند. گوهرهای درخشان، فلزکاری‌‌ها و ظروف سفالی نقاشی‌شده و عاج‌‌های کنده‌کاری‌شده و ابریشم، به‌دست آن‌ها افتاد. نیاز به خانه‌‌های مجلّل در آنان احساس شد و این‌گونه عرب‌‌ها که از صنعت به‌دور بودند، ناچار به پذیرش هنر اسلامی شدند» (تاریخ هنر اسلامی، ص 9).
عصام السعید نیز در تعریف هنر اسلامی می‌‌‌‌گوید:
«هنر اسلام پرداختة ملت‌های ایرانی و هندی و ترک و عرب و یونانی و اسپانیایی و مصری است که هر یک صدها سال پیش از ظهور اسلام در هنر، گذشته‌ای تابناک و درخشان داشته‌اند» (عصام السعید و عایشه پارمان، نقشهای هندسی در هنر اسلامی، ص 5).

المان های هنر اسلامی

هنر اسلامی اجزا و اِلِمان‌‌ها دارد که هر یک دارای جایگاهی ویژه است؛ اِلِمان‌‌هایی برگرفته از طبیعت و روح اسلام که در هنرهای غربی کمتر به آن توجه می‌‌شود. هنر اسلامی در هر عصر و زمان، واجد ویژگی‌‌هایی است که هویت آن را می‌‌سازد. این هویت نیز در هر زمان عناصر و اِلِمان‌‌هایی دارد که در هر دوره ثابت هستند.
دکتر محمد نقی‌‌زاده در کتاب مبانی هنر دینی در فرهنگ اسلامی در تعریف پدیده‌‌های هنر چنین توضیح می‌‌‌دهد:
«جملگی پدیده‌‌ها و موضوعات و مفاهیم که تجلّی و جلوه‌‌ای از او هستند، یک وجه و یا یک تجلّی حقیقی و اصیلی دارند که آن، وجه معنوی آن‌‌هاست. هر اثر هنری، شامل دو  وجه است: یک وجه آن که لباس هنر به خود پوشیده و نام هنر به خود گرفته و هم این‌که یک اثر هنری به جهان‌بینی و تفکر آدمی باز می‌‌گردد» (مبانی هنر دینی در فرهنگ اسلامی، ص 209 تا 211).

1.در

در معماری اسلامی و تزئینات آن، از گچ‌‌بری‌‌های بی‌نظیر و حکاکی و مرصّع‌‌ها، فراوان استفاده شده است.

دربارة تاریخچة «دَرهای اسلامی» در کتاب سبکشناسی هنر معماری در سرزمین‌‌های اسلامی چنین آمده است:
«هنر تزئین درها از حدود قرن چهاردهم با کنده‌کاری با قلم حکاکی و نگاره‌‌های مشبّک پدیدار شد. نقش روی آن‌ها عبارت است از طرح چندضلعی‌‌ها و ستاره‌‌ها. در این زمینه می‌‌توان به دَرهای مدرسه‌‌های «فاس» و «مکنس» در مراکش و همچنین درهای «قرطبه» در «طلیطله» و «اشبیلیه» در اسپانیا اشاره داشت» (هانری مارتن، سبک‌شناسی هنر معماری در سرزمین‌‌های اسلامی، ص 197 تا 198).

در ساختمان مؤسسة اهل‌البیت(ع) با گذر از سَردر مزيّن به اسماءالله كه با صدوده متر مربع كاشي معرّق شكل داده شده و عبور از درب چوبي معرّق ارزشمندي (باب فاطمه(س)) كه نام‌‌هاي مبارك چهارده معصوم(ع) به‌شكلي بديع در آن جلوه مي‌‌نمايد، به فضايي آكنده از آيات الهي و اسماء مبارك ائمة معصومين(ع) وارد مي‌شويم. شيشه‌‌هاي اين درب به‌گونه‌‌اي بديع با كلمات مبارك «الله جلّ جلاله، محمد رسول‌الله و علي ولي‌الله» تزئين يافته است.

 

2. طرح های اسلیمی

هانری مارتن دربارة طرح‌‌های اِسلیمی چنین توضیح داده است:
«در تزئینات نگاره‌‌ای مرکزی یا ساقه‌‌ای میانی است که در طول آن خط‌‌های منحنی با آهنگی منظم پیچیده‌‌اند. اِسلیمی‌‌ها را برای تزئین صفحه‌‌ها و سطح‌‌های محدود که در قسمت بالا قرار دارند به‌کار می‌‌برند» (هانری مارتن، سبک‌شناسی هنر معماری در سرزمین‌‌های اسلامی، ص 200).
شیلار کنبی دربارة عناصر ترکیبی اِسلیمی‌‌ها توضیح داده است که از قرن یازده میلادی (پنجم قمری) به‌بعد، استفاده از اِسلیمی‌‌ها برای تزئین کتبیه‌‌ها و پرکردن فضاهای بین عناصر ترکیبی، عمومیت یافت (جزئیاتی از هنر اسلامی، ص 26).
در کتاب هنر اسلامی، نوشتة پرفسور ارنست کونل، دربارة تزئینات سنگی، گچی و چوبی اسلامی استفادهشده در مساجد اسلامی به سبک اسلامی چنین آمده است:
«تزئینات روی سنگ و ایجاد حاشیه بر روی آن‌ها در بعضی از مساجد مانند مسجد حکیم و همچنین مسجد مدینهالزهرا و مسجد الاقمر یافت می‌‌شود، نشان می‌‌دهد که از نظر تکنیکی در تزئینات گچی و سطوح محراب، [سبک اسلامی] وجود دارد» (ر. ک: ارنست کونل، هنر اسلامی، ص 48 تا 65).
گچ‌‌بري‌‌هاي زيبا و ظريف سقف كه آيات مبارك ﴿اَلا بِذِكْرِاللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ﴾   (رعد، آیة 28) و  ﴿اِنَّ اَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهَ اَتْقَيكُم﴾ (حجرات، آیة 13) را در خود جاي داده است، در نور لوستري كه نام مبارك اميرالمؤمنين علي(ع) را بر گرد خود دارد، جلوه‌‌اي خاص يافته است.
آية مبارك ﴿يَرْفَعُ اللهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ اُوتُواالْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَ اللهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ﴾ (مجادله، آیة 11) كه به‌صورت كاشي معرّق پشت ميز پذيرش قرار دارد و لوح سنگي يادبودي كه تزئين‌يافته به آية مبارك ﴿بسم الله الرحمن الرحيم الر كِتَابٌ أَنْـزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ﴾ (ابراهیم، آیة 1) است، هدف بنا را گوشزد مي‌‌نمايد .
 

3.تزئینات روی دیوار و سقف (نقاشی دیواری)

«نقاشی بر روی دیوار و سقف که امروزه به‌نام نقاشی فرسک یا فرسکو معروف است سابقة دیرینه‌‌ای داشته و در قدیم معمول بوده است. نقاشی دیواری در ایران مرسوم بوده و از عهد سلطنت سامانیان در گوشه‌وکنار ازجمله نیشابور، مقداری نقاشی‌‌های دیواری روی گچ به‌دست آمده است. از دوران صفویه، نقاشی گل‌وبوتة اِسلیمی و گل‌‌های تزئینی نیز بر دیوارهای داخلی برخی از مساجد و مقابر اسلامی هنوز جلوه‌‌گری می‌‌کند؛ از این‌جمله، در بنای خواجه ربیع، حدود سال 1025قمری که در دوران سلطنت شاه عباس ساخته شده است. بعد از آن‌که روش نقاشی بر روی بوم که از مدرسة وِنیز آغاز و همه‌‌گیر شد، به‌تدریج روش نقاشی دیواری منسوخ گردید و جای خود را به نقاشی بر روی کاغذ و رنگ و روغن سپرد. با وجود این، نقاشی دیواری به حیات خود ادامه داد و سطوح عظیم دیوارها و سقف‌های معابر، مساجد و منازل با این روش نقاشی شد. در مکزیک پس از تحولات سیاسی و فرهنگی، نقاشانی مانند اورسکو و دیه‌‌گو ریوا و دیوید آلفاروسکیوس تأثیرهای خوب بصری این روش را در قرن بیستم دوباره نمایان ساختند و توانستند موضوعات مربوط به اجتماع و تاریخ و انقلاب کشور خود را به‌نام هنرهای همگانی به تصویر درآورند و ازطرفی نقاشی دیواری را مجدّداً در قرن بیستم احیا کردند» (مهران صدرالسادات، جهان اینالو، گلوبوته در هنر اسلامی، ص 67 و 68).

پيش‌فضاي تالار اجتماعات حضرت خديجة كبري(س)، تالاری است تقريباً مربع‌شكل كه هر بيننده‌‌ای را مبهوت خود مي‌‌كند. چتري از اسماء مقدس چهارده معصوم(ع) و نام مبارك حضرت زينب(س) و حضرت عباس(ع) بالاي سر آن‌‌هايي است كه وارد اين فضا مي‌‌شوند.
اين گنبدگونه، آكنده از گچ‌‌بري‌‌هاي زيبا و ظريف است كه منبعث است از طرح گنبد مسجد شيخ لطف‌الله اصفهان. لوستر هماهنگ با اين فضا به‌همراه چهار لوستر در چهار طرف آن، نور لازم را تأمين مي‌‌كند. در گرداگرد اين گنبد جملات مقدس لا الله الا الله، محمد رسول‌الله و علي ولي‌الله با خطي زيبا جلوه‌‌گر است.
دو تابلوی معرّق چوب كه بسيار ظريف و زيبا تهيه شده و بر ديوار اين فضا نصب است، تعدادي از احاديث منقول از حضرت علي(ع) و حضرت زهرا(س) را يادآوري مي‌كند. اين دو تابلو با ديوارهاي اطراف كه همگي پوشيده از چوب مي‌‌باشد هماهنگي درخور تحسيني را ايجاد نموده است.
دو دَر اصلي تالار اجتماعات حضرت خديجة كبري(س)، به اين فضا متصل است و همين‌طور دَرِ زيباي تزئين‌يافته به اسماء «الله جلّ جلاله، محمد رسول‌الله و علي ولي‌الله» كه ارتباط بوفه و تالار پذيرايي را با اين فضا برقرار مي‌‌سازد.

در مؤسسة تحقیقات و نشر معارف اهل‌‌البیت(ع) کوشش شده است با بهره‌‌گیری از هنر اسلامی و اِلِمان‌‌های آن، جایگاه این هنر برای مخاطبین تبیین شود. در این مؤسسه، مجموعه‌‌ای از نمادها و اِلِمان‌‌های اسلامی به‌چشم می‌خورد که آرامشی دلنشین را به مخاطب القاء می‌‌کند؛ آرامش و بهجتی روحی که با دیدن تصویرهای مزیّن‌شده به آیات قرآن و احادیث، تفکری عمیق را در نهاد انسان پدید می‌‌آورد؛ تفکر و تعمّقی هوشمندانه و تحسین برانگیز.

منابع


1.سبک شناسی هنر معماری، ج.هوگ- هانری مارتن، ترجمه پرویز ورجاوند، شرکت انتشارات علمی فرهنگی.
2.هنر اسلامی، پرفسور ارنست کونل، مهندس هوشنگ طاهری، انتشارات توس، 1355.
3.تاریخ هنر اسلامی، کریستین پرایس، مسعود رجب نیا، شرکت انتشاارت علمی فرهنگی.
4.مبانی هنر دینی در هنر اسلامی، محمد نقی زاده، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1384
5.نقشهای هندسی در هنر اسلامی، عضام السعید و عایشه پارمان، ترجمه مسعود رجب نیا، تهران: سروش انتشارات صدا و سیما، 1376.
6  گل بوته در هنر اسلامی، مهران صدرالسادات جهان اینانلو، بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی، 1376.
7.جزئیاتی از هنر اسلامی، شبلار کنبی، افسونگر فراست، تهران، فرهنگسرای میردشتی، 1393.